قدم_خیر_قلاوند شیرزن_لرستان:
قدم خیر در سال ۱۲۷۸ ه.ش در منطقه لور ( دوکوهه ) در شمال اندیمشک به دنیا آمد . پدر وی کدخدا قندی ( کیخا قنی ) از بزرگان و متنفذین ایل و تبار خود بوده و به مهمان نوازی ، سلحشوری و مردمداری مشهور بوده است .
قدم خیر دختری زیبا ، رشید و دلاور بوده و دوران نوجوانی خود را در شرایط ایلی و کوچ نشینی همراه با برادرانش و در مبارزات میان طایفه ای و هم چنین مبارزات ایلی با حکومت های وقت ( اواخر قاجار و اوایل پهلوی ) سپری نموده است ؛ زندگی عشایری و در دل طبیعت بکر و زیبا همراه با جسارت و شجاعت مثال زدنی قدم خیر باعث شده بود که وی در عین برخورداری از ظرافت های خاص زنانه ، مبارزی جسور و شیرزنی دلاور باشد ؛ سیسیل جان ادموندز کز نویسنده کتاب سفرنامه لرستان در مورد وی می نویسد : « قدم خیر دختر کدخدا قندی است و به زیبایی و هوشیاری شهرت دارد » .
شجاعت و جسارت قدم خیر به حدی بوده که در جنگ های قبیله ای همواره پشتیبان برادران و اقوام خود بوده و حتی یک مرتبه در درگیری ای که میان برادران وی و ارتش رضاخانی رخ می دهد برادران قدم خیر در محاصره نیروهای نظامی گرفتار شده و از حیث آذوقه و مهمات در مضیقه می افتند و این جاست که قدم خیر سوار بر اسب و بدون ترس و واهمه از احتمال گرفتار شدن در چنگال نیروهای نظامی ، موفق می شود که حلقه محاصره نظامیان را شکسته و مشک های آب و قطارهای فشنگ را به آنان برساند و آنان را از مرگ حتمی نجات دهد .
از دیگر مواردی که شجاعت و جسارت این شیرزن را می رساند این است که تا قبل از استقرار کامل حکومت پهلوی در خرم آباد و بخش های تابعه ، قدم خیر و دو تن از برادرانش جهت تهیه فشنگ و مهمات کافی و به تلافی درگیری خونینی که در منطقه بالاگریوه با نظمیان تحت فرماندهی سرتیپ اسفندیاری از هنگ منصور داشتند در کنار سراب گرداب که در آن زمان شمالی ترین منطقه خرم آباد بوده است به کمین نظامیان می نشستند و در فرصت مناسب آنها را خلع سلاح می کردند و از قرار معلوم ، این شیوه کمین چندین بار موفقیت آمیز بوده و آنان موفق می شوند که غنایمی از نظامیان به دست آورند . در وصف قدم خیر گفته اند که گاهی رفتار شجاعانه و جسورانه او باعث می شد که همه وظایف و ویژگی های زن بودن را فراموش کند.
خانم فریا استارک از سیاحان خارجی ای که به لرستان سفر کرده و نویسنده کتاب سفرنامه لرستان و ایلام و الموت در مورد قدم خیر می نویسد : « داستان قدم خیر یعنی زنی . . . که پنج سال قبل با دولت جنگیده بود را برایم باز گفت و روایت می کرد که قدم خیر زنی زیبا بوده است که با پسرعموی خود ازدواج کرده بود ، زن و شوهر عادت داشته اند که با هم به جنگ دشمنان بروند . قدم خیر مانند مردان ایل سوار بر اسب تیراندازی می کرد » .
دکتر سکندر امان اللهی بهاروند در کتاب خود که « موسیقی در فرهنگ لرستان » نام دارد در وصف قدم خیر می نویسد : « این زن در تیراندازی ، رشادت و سواری دست کمی از مردان رشید و دلیر نداشته و برای قبیله خود ، رییس و دلاوری کم نظیر بوده است » .
شهرت و نام آوری قدم خیر تنها مرهون شجاعت و جسارت وی نیست بلکه سخاوت وی نیز مثال زدنی بوده چنان که یک بار از روی سخاوت و گشاده دستی یک ورزا ( گاو نر ) به یک آهنگ خوان و نوازنده لر می بخشد ؛ خواننده مذکور نیز در پاسخ به این عمل نیک و ارزشمند ، ترانه ای در مدح وی می سراید .
در سال ۱۳۰۸ ه.ش و به فاصله ای کوتاه ، دو تن از برادران قدم خیر به نام های عباس خان و باباخان در درگیری با قوای نظامی کشته شدند . این حادثه تلخ باعث ناراحتی شدید و بحران روانی برای وی شده بود به نحوی که وی را گوشه گیر کرد . در چنین شرایطی جلال خان والیزاده که از وابستگان دولت و از مالکین شمال شوش بود توسط شاهی ( خواهر بزرگ تر قدم خیر ) که از زن پدرش بوده تقاضای ازدواج با قدم خیر را مطرح می کند ؛ قدم خیر که کینه شدیدی نسبت به دولت و عمال آن داشته از پذیرش این درخواست سر باز می زند اما بالاخره با رفت و آمد آنها و فشار بزرگان خانواده ، علیرغم میل باطنی به این ازدواج تن می دهد . حضور در خانه جلال خان و رفت و آمد افرادی که در زمانی نه چندان دور از دشمنان سرسخت برادران مرحوم او بودند باعث شده بود که قدم خیر بیش از پیش غمگین تر و منزوی تر شود .
سرانجام این شیرزن لر در اواخر سال ۱۳۱۲ ه.ش در غم از دست دادن برادرانش در بستر بیماری درگذشت . پیکر او را در گورستانی کنار پل قدیم دزفول به خاک سپردند . زنده یاد علی محمد ساکی درباره این بانوی نام آور لر می نویسد : " . . . آنان که این شیرزن را دیده اند ، وی را لایق توصیف فراوان دانسته و معتقدند که کمتر زیبارویی با این مهارت دیده اند.افسوس این همه استعداد و شجاعت خداداد که در سرزمین ما به هدر رفته است."
روحش شاد .
آيا مي دانيد چرا به حضرت_معصومه سلام الله عليها، كريمه_اهل_بيت مي گويند؟
✨يكي از القاب حضرت معصومه(س) «كريمه اهل بيت» است. اين لقب بر اساس رؤياى صادقانه يكى از بزرگان، از سوى اهل بيت به اين بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى اين رؤياى صادقانه بدين شرح است :
مرحوم آيت اللّه سيّد محمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آيت اللّه سيد شهاب الدين مرعشى (ره) بسيار علاقه مند بود كه محل قبر شريف حضرت صدّيقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پايان رساندن ختم و توسّل بسيار، استراحت كرد. در عالم رؤيا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و يا امام صادق (ع) مشرّف شد.
امام به ايشان فرمودند:
«عَلَيْكَ بِكَرِيمَةِ اَهْلِ الْبَْيت ِ.»
يعنى به دامان كريمه اهل بيت چنگ بزن . ايشان به گمان اينكه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض كرد: «قربانت گردم، من اين ختم قرآن را براى دانستن محل دقيق قبر شريف آن حضرت گرفتم تا بهتر به
#زيارتش مشرّف شوم.»امام فرمود: «منظور من، قبر شريف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دليل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شريف حضرت زهرا(س)
#پنهان بماند؛ از اين رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شريف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت
#ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.»مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصميم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زيارت حضرت معصومه (س) رهسپار ايران شود. وى بى درنگ آماده سفر شدو همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زيارت كريمه اهل بيت ترك كرد.
📚 كريمه اهل بيت، ص٤٣، با تلخيص و تصرّف
💚
دارد دل ما راه نجاتی دیگر
در مشهد و در قم عتباتی دیگر
بر بانوی با کرامت قم صلوات
بر شاه خراسان صلواتی دیگر