کیک خامه ای ?

۶۰۷ لایک
۷۴ نظر
سهههههههههههههههلام

آقای همسر که ماموریت تشریف دارن
تاکید و قید کرد که ساعت 7 شب خونه باش هوا تاریک..
منم طبق معمول با کلی چشم الکی و من همیشه 7 خونم خیالت راحت تماس و قطع کردم ☺️💛

آما واقعیت چیز دیگریست و این فقط چشم های پشت پرده اس 😁

پایه دور دور ولگردیا من همین که از رشت رسيد..
زندگی روی دیگه خودشو نشون داد 🤤

ساعت هفت شب تازه لباس پوشیدیم رفتیم بیرون 🤦🏻‍♀️
بعد از کلی خرید شام، ده شب قصد برگشت کردیم که در بین راه تصمیم گرفتیم خب الان که بیرونیم بزار یه توکه پا سینما هم بریم...
تا اینجا داستان کاملا یه زندگی عادی با کمی تاخیر بود 😁
ساعت یه ربع به یازده تازه نشسته بودیم رو صندلی و فیلم استارت خورد🎬
از ترس این که یه وقت مجتبی تماس نگیره گوشی تو حالت پرواز گذاشته و با خوش خیالی خجسته گی به پرده سینما خیره شده بودم 🙃
که ناگهان ساعت یازده و ربع گفتم بزار یه لحظه انلاین بشم...🕛
انلاین شدن همانا اسم اقای همسر روی گوشی افتادن کپ کردن من همانا همون دیقه وارد واتسپ شدم و دیدم بععععله 17 تماس بی پاسخ اونم چی تصویری 🤦🏻‍♀️

( قیافه و استرس منو به خاطر بسپارید تا ادامه داستان) 😥

نظرات

بسیار زیبا و هنرمندانه😍خوشحال میشم شماهم منو فالو کنید و کارامو ببینید🌺
عالین واقعا. ۴تا کتاب تو این مسیر بخونی میتونی نویسنده طنز شی
جوجوی تپل من😍😂
😂 😂 😂 جررررررررررررررررررررررر اینو دختر خالمم بعم میگه دلی من دارم روزمرگی چرت و پرت مینویسم به خدا
مشاهده سایر نظرات