عکس سبزه سال 98
mohamad hoseyn
۶
۲۲۲

سبزه سال 98

۱۱ فروردین ۹۸
گفتى ؛ بيا ياد بگيريم كه همديگه رو دوستْ داشته باشيم. باهم دیگه حرف بزنیم...
گفتم: باشه... ، ولی هر بار که از چیزی ناراحتی ، صد بار باید ازت سوال کنم چته ؟؟ چرا ناراحتی؟ میگی چیزیم نیست ... ولی تا از هم دور میشیم همه ی حرفاتو مثل یه طومار ، سه روز بعد برام مینویسی ...
گفتى ؛ من اینطوریَم! هر وقت ازت ناراحتم، دارم باهات حرف ميزنم، زود از كوره در نرو. بذار حرفام تموم شه. بذار هر چى توو سينَمه بگم. درسته ازَت كوچيكترم، درسته بايد بهت احترام بذارم ، اما گاهى وقتا ميخوام داد بزنم، ميخوام تند باشم، ميخوام هر چى مياد روو زبونمو با صداى بلند سَرِت خالى كنم... فقط بذار حرفام تموم شه...
گفتم: باشه ، قول ميدم. از این به بعد...
گفتى : هر بار قول ميدی - هر بار ميزنى زير قولِت...
گفتم: نه ، اینبار دیگه قولِ، قولِ،قول...
گفتی: ببین ، من یه دخترم، دوسِت دارم، حسّاسَم رووت، دلم میخواد لبخندت واسه خودم باشه، فقط با من راحت صحبت کنی ، فقط منو به اسم کوچیک صدا بزنی ، وقتی گوشی رو برمیداری به همه بگی «بله؟؟»- فقط به من بگی «جان دلم...» ، اگه ازت سوال میپرسم، اگه میگم کجا بودی؟ ، اگه میگم چکار میکنی؟، واسه اینه که از حرفات بفهمم ته‌دلت چقدر غم داری که دونه دونه شو با جون و دلَم بخرم... که توو خودت نریزیُ غم توو چشمات ببینم لامصّب...(آخه میدونم که هر وقت ساکِتی ، خیلی حرفا توو دلته که نمیتونی بزنی).
گفتم: باشه ...
گفتی : تک کلمه ای با من صحبت نکن.
گفتم:چشم عزیزم!!
گفتی : به من نگو عزیزم!
گفتم: چی بگم جانم؟
گفتی: هیچی... اصلا‌ً نمیخوام حرف بزنم.
...
گفتم: من حرف نمیزنم ، ساکتم ... همه ی حرفام توو قَلَمَمه... هر بار برات نوشتم، بازم مینویسم...
من پریشونم، با تو پریشون تر میشم. یه کم صبر کن ، ...خوب میشم...
فقط یه کم بهم زمان بده..!
من هیچ جای دنیا جُــز کنارِ تو آرامش ندارم.❤️
.
#کسری_کرکزی
#سبزه_عید#هفت_سین
...