عکس کتلت سویا
خاطره
۴۵
۲.۴k

کتلت سویا

۱۷ اسفند ۹۸
میگویند شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره، دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد.

امیر علت این خنده را پرسید.

مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم.

روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم.

در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است!!

اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم...

امیر پس از شنیدن داستان، رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند.

پس از این گفته، امیر دستور داد: سر آن مرد را بزنند.

#کشکول_شیخ‌بهایی


سلام..ویدنیا ممنونم از محبت نگاههاتون...
اینکه کامنتاتون بیجواب مونده بخاطر دایر شدن کلاس بچه های مدرسمون تو فضای مجازیه..ببخشید..ولی هر فرصتی پیدا کنم میام وهنراتونو میبینم..دوستتون دارم..⚘⚘⚘⚘⚘
...
نظرات