🍃سالروز تولّد تو
چندمین سالروز تولّد توست؟
هزار و صد و اندی.
میخواهیم برای تولّدت جشن بگیریم.
از این حرفهای نخنما شده خستهام
نمیخواهم بگویم:
مگر میشود برای کسی جشن میلاد گرفت
امّا خودش در آن جا نباشد؟
و نمیخواهم بگویم ای کاش جشن میلادت
با جشن آمدنت یکی میشد!
اصلاً مشکل ما این است
که با این حرفهای نخنما شده
توهّم عاشقی میزند به سرمان.
آخرش این توهّم عاشقی زمین میزندمان.
میخواهم حرفی بزنم
که شاید شیرینی میلادت را به کاممان تلخ کند.
دنیا همین طورش برای مؤمن زندان است.
هر چه قدر دنیا بر مدار میل مؤمن بچرخد
باز هم از زندان بودنش نمیکاهد
ولی گاهی این زندان برای مؤمن تنگتر و تنگتر میشود.
تو منّت خدا بر سر ما بودی
که پا به دنیا گذاشتی.
کاش این نعمت خدا را شکر میگفتیم
ولی من میترسم
زیاد هم میترسم.
امّا نمیدانم با چه واژههایی ترسم را بیان کنم.
برخی از ما وقتی که دنیا برایمان تنگ میشود
از ته دل میگوییم کاش نمیآمدم به دنیا!
و برخی هم میگوییم
کاش زودتر از این قفس رها میشدم!
وقتی دنیا را دوستانمان برایمان تنگ میکنند
بیشتر آرزوی رفتن میکنیم.
ما که دوستان خوبی نشدیم برای تو
بیمهریهایمان به تو از حد فزون شده
باری که بیوفاییهای ما روی دوش تو گذاشته
از حد و اندازۀ خیال هم بیرون است.
دارم به این فکر میکنم آقا!
آیا تو هم پیش خودت میگویی
کاش زودتر از این دنیا میرفتم؟
تو را قسم میدهم به هر که بیشتر دوستش داری
حتی خیال این حرف را هم
از ذهنت عبور مده
هر وقت این حرف آمد روی زبانت
آن را این طور تغییر بده:
کاش دوستان بیوفایم
رسم وفا میآموختند
و اگر اهل آموختن نیستند
کاش زودتر از دنیا میرفتند.
میدانم دل مهربانت
توان چنین دعایی را ندارد
ولی رفتن از دنیا برای دوستان بیوفای تو
بهتر از ماندن و شکستن دل توست.
پس برای ما آنچه را که بهتر است بخواه.
شبت بخیر غریب هزار و اندی ساله!
#یا_مهدی_ادرکنی#نیمه_ی_شعبان_مبارک#محسن_عباسی_ولدی