سلام عالیجنابانمهر..ممنون از نگاهتون..راستش این سینی یه گوشه از میز افطارمون بود..اونشب برا افطار سوپ گشنیز وکوکوسبزی درستیده بودم اونم با جون ودل ...بعدش گفتم بذار یه عکسم بگیرم..ولی نمیدونم چرا حوصلم نکشید به تمیزکاری ومرتب سازی..رومیز یه بشقاب کوکوسبزی برشته بود با ۴ کاسه سوپ وملزومات سفره افطار..اینا رو من کشیدم اینورررر واونور ..اونقدر که میز زیریش گفت خواهر ترو خدا دم افطاره ول کن ما رو🤦♀️ ...هر کاری میکردم کثیفکاریای اشپزخونه واضحتراز کوکو تو عکس حاضر بودن😳😥😅😅😖😖..منم یهویی این سینی رو دراوردم ومثل جکی جان هر چی جلوی صندلی خودم بودو چیدم توشو وعکسو گرفتم.. انگاری مجبور بودم عکس بگیرم😂واینطوری شد که قید کوکو رو هم زدم..اون گلبرگیم که افتاده تو اب ولرم افطارم ..بازمانده یه گل خوشگل بود...من صبح از مدرسه اومدنی دیدم یه گل شقایق خوشگل کنار گلهای خودروی کنار پیاده رو رشد کرده..مثل بیرحما🤦♀️🤦♀️ رفتم چیدم که تو خونه کنار اون یکیا مثلا دسته گلمون خوشگل بشه..تا برسم خونه دوتا از گلبرگاش وسط راه افتاده بود🙄..بازم نا امید نشدم اوردم گذاشتم تو شیشه..بعد موقع عکس گرفتن که جکی جان وارد پروسه کوکب بازی من شد اوندوتام درست وسط عکس گرفتن ،افتادن...
تازشم چند روز با خودم گفتم چه کاریه یه کاسه سوپ بیارم وسط آشپزیای خوشگل ودلنشین شما تو پاپیون که ای جماعت نگا کنین...از نظر کوکب عکس باید جوندار باشه..هیچی دیگه بعد از چند روز کش وقوس بالاخره دل وزدم به دریا و فرستادم..دوست نداشتین لایک نکنین..اونقدرم از هول حلیم افتادم تو دیگ کوکوسبزیه یادم رفت ضمیمه کنم...😴😥)یکی نیست بگه خواهر نه به اون نمیفرستم نمیفرستم درونت،، نه به این هول و ولای ارسال عکس بدون کوکوت...
ببخشید سرتونو درد اوردم..
ممنون از نگاههای پر مهرتون..💐💐💐💐💐
امشب هم که شب قدره..برای همه ملتمسین دعا ،عاقبت بخیری بخواهیم...منم التماس دعا....
...