گاهی…
فقط گاهی دلم یک آغوش میخواهد که تمام زنانگی ام را در برگیرد ُ
زیر گوشم زمزمه کند که آرام باش عشقم
روزی تمام من میشود برای تو!
و تو دلت ضعف برود برای اینهمه شیرینی محبت مردانهاش
گاهی…
فقط گاهی دلم میگیرد از تمام بایدها
از تمام اما اگرها!
از تمام قانونها که خودم هم نمی دانم چرا باید رعایتشان کنم!
و فقط می خواهم زیر دستان پر مهر و محبت مردی که در قلبم است نوازش شوم!
و در دل برای هزارمین بار در روز
خدا را شکر بگویم برای این نعمتی که خودم هم نمیدانم
پاداش کدام محبتم بوده…!؟
...