نشسته ام کنار پنجره
و باد می وزد...
درخت، می خرامد از درون
وشاخه،در عزای سیب چیده اش
سکوت می کند...
پرندگان چه بی ریا میان ابرها
به اوج می روند؛
و انزوای کوه ، بی صدا
بغل گرفته آسمان شهر را .
سکوت می کنم
و می تکانم از درون؛
غبار تلخ روزهای رفته را...
نرگس صرافیان
سلام عزیزای دل
این صبحونه روز جمعه ما دور هم بود. درسته به خوشگلی حرفه ای ها نشد شکلش ولی مطمئنم طعمش خیلی بهتر شده بود.🤤🤤🤤
حتما امتحان کن این خوشمزه جان دیار میرزا رو .😊😋
چقدر دلم برای رشت تنگ شده. الان هواش عالیه . من عاشق هوای پاییزم مخصوصا با بوی نم و رطوبت شمال که با گیاهاش قاطی میشه.🙁
ایام به کامتون عسل🌻
...