این کیک خوشمزه من ی داستان داره
متاسفانه من چن ساله ازدواج کردم یبارم ازتسترم استفاده نکردم😔😔😔 چراچون اصلا بلدنبودم باهاش کارکنم وبدترازاین توی برنامه خونده بودم که تستری خانوم اتصالی کردواتیش گرفته😲😲
دیگه بدترترسیدموترس وجودموگرفت گفتم دیگه اصلا ب تسترم دس نمیزنم😭😭😭😭
خلاصه من اونقدناراحت بودم ازاینکه ترسوام نمیتونه ی تسترسادرم ب کاربندازم😒😒توی برنامه نی نی پلاس من ۸ماهه عضوم تادیدم تواون گروه درموردکیکواینجورچیزاحرف میزنن کم موندگریه کنم 😣😣گفتم ی امتحانی بکنم عکس تستروفرستادمودرجای بانوی عزیزدیدوگفت من بلدم واییی خدامیدونه چقدذوق کردم باورکنین اشک توچشام جمع شد😭😭😭😭یادم دادومن باترس زدم تستروب برق ی هودوداومددیگه دستوپام لرزیدوگفتم دس نمیزنم درجاازبرق کشیدم ولی اون خانوم مهربون گفت نترسوبازم بزن برق کنارش بمون منم همینکاروکردم کم کم ترسم ریخت😄😄
امروزخواستم کیک بپزم بازم هول شدم 😒😒گفتم خراب میکنم اماباکمک خواهرجانم تونستم وسایل کیکواماده کنم خواهرهی میگفت بزن برق من دستام میلرزیدمیگفتم میترسم اونم گفت دیگه خوددت میدنی 😬😬منم گفتم ن من میتوانم 😩😩وتوانستم این کیک عالیوبادستوری که خواهرجانم گفت بپزم 😁😁
حالا ی بدبختی کیکوگذاشتم تسترروش پف کردخیلی زیاد
ولی تاخلالوزدم دیدم وای ننه توش ابکه اصلا نپخته گفتم چیکارکنم زرنگی کردمودرجاالمنت پایین روشن کردم کمی گذشت تایمرخاموش شدمنم باذوق دروبازکردم دیدم ب ب چ کردم من😍😍😍😍کیکم فوق العاده عالی شده بودبافتی خیلی نرمومحشر

حالا نگیناچ عقب افتادع ب خدا ترسم بخاطره حرفای اون خانوم بود
والبته شوهرجانم چون کیک دوس نداره
گفت یادنمیدم چون نمیخوام هرروزکیک بپزی😬😬
خلاصه که ب شوهرجان گفتم یادگرفتم هنگ کرد😂😂😂گفت حالا هی کیک بپز
وییی چقدحرف زدماشرمنده فداتون😘😘😘😘😘😘❤❤❤❤❤❤❤❤