🍂مردم اینجا چقدر مهربانند؛
دیدند کفش ندارم برایم پاپوش دوختند،
دیدند سرما میخورم سرم کلاه گذاشتند
و چون برایم تنگ بود کلاه گشادتری
و دیدند هوا گرم شد، پس کلاهم را برداشتند.
و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است به من وصله چسباندند
و چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم محبت کردند و حسابم را رسیدند .
خواستم در این مهربانکده خانه بسازم، نانم را آجر کردند گفتند کلبه بساز . . . .
🍂روزگار جالبیست،
مرغمان تخم نمی گذارد ولی هر روز گاومان
می زاید...!
#حسین_پناهیاین کیک کار خواهرمه که برای عید مبعث درست کرده بودند که دوست داشتم ی عکس یادگاری برام بمونه
تقدیم به نگاه پرمهرتون ❤❤❤❤🌺🌺🌺🌺
...