دیشب تولد مادر شوهرم بود منم این کیک را براشون درست کردم و با رعایت پروتکل ها رفتیم خونشون یه جشن کوچولو گرفتیم .بله 😊😁یه همچین عروسی هستم من😅.
راستش هیچ ایده تزیینی به ذهنم نمیرسید یکمم سرم شلوع بود .کلاس آنلاین دخترم.خودمم کلاس آنلاین داشتم. درست کردن ناهار. این وسطم پسرم همش آویزونم بود😪.تازه پدر بزرگم یه پلاستیک بزرگ هویج برام آورده بود که آب بگیرم .دست گلش درد نکنه و خدا حفظش کنه .در این بین پوست گرفتن هویجایی که هر کدوم یه سازی میزدند و دوتاشون مثل آدم که نه ،قشنگ بزرگ نشده بودن و یکیشون برای رضای خدا صاف نبود خیلی وقتما گرفت.خلاصه حاصل بی ایده ای این شد.تازه خامه یکم اضافه آوردم مجبوری اون وسط کیک شکوفه زدم که خامه ها تمام شه .از این کیک یه تیکه کوچولو به خودمون رسید🙁مادر شوهرم ‌کیک را گذاشتن برای بقیه بچه هاش که از اتفاق شب قبل تولد گرفته بودن براشون .گفتند اونا کیکای شما را دوست دارند😐🥺
بنده خدا شوهرم دلشو صابون زده بود حداقل نصف کیک را برداره😄