عکس شیرینی دهین نجفی
یا علی (ع)
۷۵
۴۲۶

شیرینی دهین نجفی

۱۲ شهریور ۰۰
#قرار_معنوی لطفا کپشن رو مطالعه کنین
#شهید_محمود_کاوه
سلام کدبانوهای پاپیون و دوستای مهربونم 🌹 سالروز شهادت امام زین العابدین امام سجاد(ع) رو تسلیت میگم...اینم شیرینی دهین که اگه رفته باشین کربلا حتما دیدین تو سینی های بزرگ میفروشن الهی تو نجف و کربلا نصیب تون بشه🤲 ممنونم که با قرار معنوی همراه هستین الهی که شهدا از همه مون دستگیری کنن 🤲 ما که دستمان خالیست و سعی داریم با زنده نگه داشتن یاد این شهدا کاری کوچک انجام داده باشیم ... ۱۱ شهریور سالگرد شهادت سردار شهید محمود کاوه بود و این هفته مون رو با خاطراتی از این شهید بزرگوار گذراندیم، محمود کاوه متولد اول خرداد ۱۳۴۰ در مشهد...
🌴در سال ۵۷ در راهپیمایی ها حضور داشت و با تشکیل سپاه پاسداران به این نهاد پیوست. خیلی زود یکی از مربیان آموزشی سپاه شد و وقتی که امام خمینی به تهران آمدند و با استقرار ایشان در جماران سرپرستی حفاظت بیت امام به محمود کاوه داده شد! پس از حمله عراق به کشور و شروع جنگ محمود کاوه مهیای رفتن به جبهه ها شد و با عملیات های حساب شده دست ضدانقلاب را از کردستان قطع کرد! 🥀نام و آوازه محمود به حدی سر زبانها اقتاد که ضد انقلاب برای سر او جایزه گذاشته بود ! با تصمیم محمدبروجردی تیپ ویژه شهدا در کردستان تشکیل شد و محمود کاوه در زمان شهادت فرماندهی این یگان را برعهده داشت... نام و یادش گرامی🌷
😔شهید کاوه عزیز که حتما صدای ما رو میشنوی و یقین دارم شهدا زنده اند... شفاعتی بکن آقا محمود کاوه !😭🙏 دنیا حال خوبی ندارد هر روز خبرهای بدی می رسد و دلهایمان خراب است! بیا و دلهای ما را به دست امام زمان بده🙏😭 😭😭میدانم لایق نیستیم بیا و ما را هم آموزش بده چگونه لایق باشیم 😭 روسیاهیم و دست خالی🤲
امان از دل زینب کبری(س)و امان از ناله ها و گریه های امام سجاد(ع)😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭دوستان به علت شهادت امام سجاد یک شعر هم برایتان در کپشن میگذارم دلتان شکست ! التماس دعا 🤲

تا اشک هست در بصرم گریه می کنم
با این توان مختصرم گریه می کنم
تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم
با خون مانده بر جگرم گریه می کنم
رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد
یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد
یا مادری که کودک شش ماهه می برد
با هر چه هست دور و برم گریه می کنم
روح صحیفه پر شده از گریه کردنم
خمس عشر، بهانه شده بهر شیونم
گاهی گریز بین ابوحمزه می زنم
بین نوافل سحرم گریه می کنم
از خنده های حرمله زجری کشیده ام😭
من که عقیله را سر بازار دیده ام
بر دردهای عمه ی قامت خمیده ام
بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم😭
ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است؟
آتش میان زلف پریشان که دیده است؟
افتادن قطار اسیران که دیده است؟😭
عمری است با غم سفرم گریه می کنم
باید چه کرد بین گلو آه و ناله را
زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را😭🌷
خیلی زدند خواهر من را، سه ساله را
یاد رقیه با پسرم گریه می کنم
وقتی عقیله وارد بزم شراب شد
وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد
روی سرم تمام زمانه خراب شد
بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم
یادم نمی رود پدرم را پیاده بود
هر طور بود روی دو پا ایستاده بود
بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود
بر حال غربت پدرم گریه می کنم😭
عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود
خیلی غریب در ته گودال مانده بود😭💔
با کام تشنه، زخمی و بی حال مانده بود
از اوج روضه با خبرم، گریه می کنم
بالم زمان پا شدنم تیر می کشد
از داغ زهر کل تنم تیر می کشد
حالا که تشنه ام… بدنم تیر می کشد…
… یاد عموی تشنه ترم گریه می کنم
شاعر: محمد جواد شیرازی
#قرار_معنوی
#شهید_محمود_کاوه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یا_حسین
#یا_علی(ع)
...