- دلبرِ زمستانیِ من؛
میخواهم دی را کُنجِ دنجترین کافه برایت عاشقانههایِ شاملو را زمزمه کنم..
میخواهم شبهایِ سردِ دی را برایت آغوشانه گرمتر رقم بزنم
میخواهم بهمن را کُنجِ پنجرهیِ اتاقمان
برایت چای با عطرِ هل و دارچین دم کنم
و با بوسهای یک فنجان عشقِ گرم مهمانت کنم..
میخواهم روزهای برفیِ بهمن، خیابانها جز ردِ پایِ منوتو اثرِ دیگری خلق نکنند..
اما میخواهم اسفند را در آرام و خلوتترین
کلبه یِ چوبیِ جنگل
کنارِ آتش
موسیقیِ ملایمی پخش کنم و سرمست شوم از هر چه عشق..
میخواهم در هوایِ سرد و آفتابیِ اسفند، سرت را روی شانههایم دعوت کنم و زیرِ گوشت عاشقانههایی به سبکِ خودم را زمزمه کنم...
میدانی؟!
دلبرت که زمستانی باشد ، عاشقانههایت چون برف سفید ، و چون آتش تا ابد گرم خواهد ماند...
.
شقایقعباسی
.
...