سلام مهربونا🌼از یه موضوعی دلخور بودم،شروع کردم غرزدن😬از همه گله مند😂 ،بیشتر از همه دلم از خدام گرفته بود،😢
برای همین غرزدنامو بردم برای خدا،گفتمو گفتم،دلم سبک نمیشد .غر بود ،کلافگی بود،غصه بود،تنهایی بود،عصبانیت بود،
حس نخواستن بود،حس دلتنگی ،حس اینکه با وجود یه دنیا آدم بازم تنها بودن بود،حس بی کَس بودن بود،و یه عالمه حسای دیگه که نمیدونم الان بگم،و فکر میکردم حامی ندارم ،کسی حواسش نیست دارم میشکنم ،...پناه بردم به خدام ،خدایی که انگاری اون روز فکر میکردم دوسم نداره ،وگرنه مشکلمو حل میکرد،میخواستم فقط فقط به خدام درددلمو بگم ،بهش گفتم با عصبانیتو ناراحتی،😣گفتم لااقل برام فلان کار رو بکن ،هی این جمله رو میگفتم ،از خونه اومده بودم بیرون برای خرید اونم به اجبار چون ربط داشت به مشکلم ،اشتباهی یه خیابون رو رفتم پایین با همون ناراحتی به خودم که اومدم داشتم از عصبانیت آمپر میچسبوندم که ای وای با این اعصاب خورد حالا باید یه مسیر طولانی رو برم تا به مسیر اصلی برسم😒 بیخیالش شدم و شروع کردم آروم آروم از همون خیابون اشتباه پایین اومدم ،میدونستم راهم خیلی طولانی تر شده ولی چاره نبود😕چند بار اومدم برگردم پشیمون شدم داشتم میومدم و یه جورایی با لحن مسخره گفتم ممنونم خداجون چقدرم که گوش کردی 😏😣 همین جمله از ذهنم خطور کرد که با چیزی که دیدم شکه شدم 😲 دهنم قفل شده بود ،همون چیزی که با شکایت ازش میخواستمو پیدا کرده بودم،همونی که بخاطرش به خدا گفتم فراموشم کردی 😩حرفامو گوش نمیدی ،دیگه حواست بهم نیست ،همونایی که با شکایت ،غصه،ناراحتی ،ازش حرف میزدم ،با عصبانیت ،😞 خجالت کشیدم ،خیلیییی قدر ۱۹ سال زندگیم 😭😔
ولی از اون طرف یه نسیمی خنک توی دلم پخش میشد که نمیدونم چه حس قشنگی بود ،خدا رو نزدیک تر از رگم میدیدم 😍از هیجان اینکه چقدر شنوای حرفامه ،چقدر حرفامو خوب شنیده 😍دیگه برام اونقدر اهمیت نداشت اصل موضوعی که داشتم براش اصرار میکردم الان علت خوشحالیم این بود خدا چقدر بهم نزدیکه که در عرض شاید میشه گفت ۲ ساعت مشکلمو حل کرده که حرفامو شنیده که حواسش بهم هست که از رگم بهم نزدیکه😇این نسیم دلمو روحم نوازش میداد حس اون روز رو فراموش نمیکنم هیچ وقت... نوشتمش اینجا تا بگم حتی فکرشم نکن رهات کرده ،دیرو زود میشه اما فراموش نمیشه،شاید حکمتش رو ندونسته ظلم برداشت کنیم ،ولی این عقل ماست که درک نمیکنه قدرت به این بزرگی رو و شیطانی که مدت هاس منتظر سوژه اس که بزنه خراب کنه همه چیزو ،که دلسردت کنه،که بگه دیدی برات کاری نکرد،یعنی التماساتو ندید؟ شک نکن به حکمتش ،هر چیزی یه حکمت ،علتی داره که اونی میفهمه که بهترینو برای بنده اش میخواد ،الان شاید بعضیا بخندن که تو چه میدونی ،ولی بهت قول میدم یه روزی میرسی به حرفم ،قول میدم
یه دبیر دینی داشتم انشاءالله خدا عاقبتش رو بخیر کنه ،خانم بیات عزیزم ،که تا آخر عمر حرفاش توی گوشمه و مدیونشم تا ابد،بهم گفت ببین یه مورچه هر چه قدرم بزرگ باشه بازم از انسان خیلیییی ناچیز تره،ماهم دقیقا حکم همون مورچه ها رو داریم در برابر حکمت خدا و خدا نقش انسان که خیلیییی بزرگ تر از مورچه اس،گفت هر وقت شک کردی ،بگو عقل من در برابر بزرگی و حکمت خدا مثل مورچه است در برابر انسان که عقل من نمیرسه درک کردن این همه بزرگی رو 🌟،
انشاءالله خواسته دلمون با خواست خدا یکی باشه 🌺میلاد آقا امام رضا رو تبریک میگم ،💐
پاپیون جان توی پیج خودم لطف کن نزار 😊پستم تایید کن😄
#آبادان_تسلیت
...