عکس شیرینی بدون فر موزایکی (کپشن_داستانی_از_من)حتما بخون

شیرینی بدون فر موزایکی (کپشن_داستانی_از_من)حتما بخون

۲۹ فروردین ۰۲
سلاممممم😍چطورید عزیزای من 🥰💜خوب میخوام یه داستان براتون تعریف کنم از خودم 🫣 خب اگه آماده اید اول اون قلب زیبایی پایین پست رو قرمز کنید تا بهتون بگم داستانمو😍💜بگم ک این داستان یجورایی برام گرون تموم شد و تلخ بود ولی درس عبرت قشنگیم برام شدااا نگم ک درس نشد ،چرا شد اونم چ درسی ... درس عبرت این شد که از اون موقع به بعد دیگ نتونستم حتی نه به همکلاسیام اعتماد کنم نه بتونم بسادگی به آدما اعتماد کنم ✅ سخت بود دختری باشی مهربون ، قلبت پاک باشه همرو مثل خودت ببینی ❌ میدونید مهربونی خیلی واژه و خصلت قشنگیه تو ذات آدما ولی بعضیا خیلی راحت از سادگی این دلای مهربون سو استفاده میکنن 😄یادمه سال دوم دبیرستانم بود قرار بود معلممون ک فامیلیشون عماد بود من و همکلاسیامو ببرن اردو ، پارک ملت بانوان تهران ، اون موقع من خب بچه تر از الانم بودم 🥹 و فک کردم آدما هم مثل خودم هستن ، نمیدونستم که آدما زرنگتر از منن و قلبای بعضیاشون جوریه ک هیچ رحمی ب همدیگه ندارن اون سال ، دومین سال اردو رفتن من بود ، یادمه دلم میخواست تموم وسیله هایی ک دارمو ببرم اونجا استفاده کنم اشتباه من این بود ک وسیله هامو تو پلاستیک روشن گذاشتم و داخل کیفم نذاشتم میگم سادگیه دیگ ، وقتی رسیدیم به جلو در پارک خب خانومایی ک اونجا گوشیارو میگیرین و نگه میدارن اونجا دستگاه گذاشته بودن وسیله هارو یکی یکی چک میکردن ک چیزایی دیگ‌وارد پارک نشه منم همون لحظه وسیله هامو گذاشام دستگار رد ک شد اول اون وسیله هایی ک تو پلاستیک گذاشته بودم بود اون سال روز پدر برای بابام. اسپیکر مورد علاقشو براش کادو خریده بودم ، اسپیکر بلوتوثی ماشین مشکی شکی بود ک وقتی روشنش میکردیم صدای دزگیر ماشین میبینید چجور میشه اونجوری بود بعد انقدر چراغای خوشگلی داشت ک نگم براتون حالا این به کنار شارژ اسپیکرو یه باطری اضافه ، هدفونی که داداشم ذوق داشتم برام بخره ک خریده بودمو کلی خوراکیو بعد فلشو همرو یکی از همکلاسیای خودم دزدیدن ، منو میگید چقدر گریه میکردم ، میگفتم کادویی ک خودم با دستای خودم با ذوقی ک تو وجودم بود برای بابام خریده بودمو دو دستی تقدیم کسی دیگ کردم خودم کادویی ک داداشم برای ذوق من خریده بودمو دو دستی پروندم تلخ ترین اردوی من همون سال بود ک فک کردم همه مثل من هستن نمیدونستم بخاطر دوتا وسیله یکی از دوستام طعمع میکنه ک بدوزده🥹نمیدونید چقدر من گریه کردم چشمام شده بود یذره جوری شده بود ک کل پارکو دنبال وسایلام میگشتم حتی رفتم از خانومی ک اون بالا با بلندگو صدا میکنن کسیو ، خواهش کردم ک بگه وسایلام دزدیده شده دست هر کسیه بیاره بده ، بیشتر بخاطر اینکه کادو بودن غصه میخوردم هی با خودم میگفتم ب بابام چی میخوام بگم یا به داداشم وقتی معلمم حالمو دید ، دید ک حالم بد شده تک تک کیف دانش آموزارو گشت ولی اون دانش آموزی ک دزدیده بود ن خودش بود ن کیفش بود به معلمم گفتم ک اونی ک اینکارو کرده نه کیفش هست نه خودش هست باورتون میشه از خجالت آب میشدم وقتی معلمم کیف دوستامو یکی یکی باز میکرد میگشت ۲ سال همکلاسیم بودن ، با اینک میدونستم کار کیه نرفتم سراغش فقط بخاطر یه چی گفتم شاید احتیاج داشته ، لازمش بوده ، دوس داشته از اون داشته باشه ک برداشته حتی معلمم گفتم ، گفت اومد کیفشو میگردم گفتم نه نگردین دیگ شاید لازمش بوده دوس داشته ولی هی غصه میخوردم چون یادگاری بودن برام چون خیلی ارزشمند بود برام اونا ، موقع برگشت وقتی تموم شد اردو تو اتوبوس باز یهو اشکام سرازیر شد برگشتم گفتم حالا میتونم ب بابام بگم اسپیکره سوخته ولی ب داداشم چی بگم ک هدفون مشترکمونو گم کردم بفهمه خیلی ناراحت میشه دلم نمیخواست داداشم بفهمه جریانو چون خیلی ناراحت میشد و بهم میگفت چرا اونهمه وسیلرو خودسر برداشتی بردی ک بدوزدن این بیشتر ناراحتم میکرد رفیق صمیمیم ک الان متاهله و زیاد باهم در ارتباط نیستیم برگشت بهم گفت غصه نخور عزیزم پرسید هدفون قیمتش چنده گفتم ۱۵۰ اون موقع این قیمت بود برگشت بهم گفت، من ۱۰۰ هزارتومن دارم میتونی پنجاه هزارم بزاری روش بخری بزاری جاش تا داداشت متوحه نشه اولش قبول نکردم ولی قسمم داد و گفت اگه نگیرم باهام صحبت نمیکنه منم قبول کردم ب عنوان قرض ازش بگیرم ، خلاصه همین ک رسیدم به محل خودمون سری رفتم هدفونو خریدم و کارتون قبلی ، اونیکیو انداختم رفت و اینو جای اون گذاشتم دقیقا همون مارک و مدلو خریدم که داداشم متوجه نشه🙂بخاطر اون شخص من به پدرم و برادرم دروغ گفتم 😔خدایا ولی تو شاهد بودی چاره دیگه ای نداشتم ...اون موقع ولی این درس عبرتی شد ک دیگ همچین کاری نکنم دیگه همه دوستام و آدمارو مثل خودم نبینم ، سعی کنم ک انقدر ساده نباشم که تو پلاستیک شیشه ای وسایلامو بزارم پای دستگاه چک بردارن ،بخدا حاضر بودم بیاد بهم بگه لازم دارم عین همونو براش میخریدم بخدا ک میخریدم ولی باعث نمیشد خاطره تلخ و کلی اشک سردرد از اونروز بهم بمونه واقعا یعنی انقدر ارزشمند بود اونا براش ک باعث شد بدترین اردوی سالم باشه اون روز ...ای کاش هیچ‌کس ، هیچکسی تو این دنیا نه یار کسیو از یار دیگش بدوزده و جدا کنه ...نه وسیله های ارزشمند کسیو بدوزده ...ای کاش کشورم ایران انقدرررر غنی بشه روزی ک این اتفاقات تلخ برای هیچ عزیزی رقم نخوره ...واقعا ادم تاسف میخوره ، تاسف همین حالا این اتفاق تو گذشته بوده برای من ولی الان انقدر اینجور اتفاقات زیاد شده ک فقط میشه گفت خدا به آیندمون رحم کنه ✅من با تعریف کردن این خاطره قصد ناراحتی هیچ یک از عزیزامو ندارم من قصدم از تعریفش این بود که فقط بگم ، اونی ک اینکارو کرده بود شاید واقعا مجبور بود ک کرده بود یا از سر گشنگی یا نداری ، یا از سر حسرت و چشم تو هم چشمی که من همه اون یادگاریامو بخشیدم بهش کنار خودش بخشیدم بهش که حتی بتونه اونم اگه بتونه لحظه ای ازش استفاده کردنش لذت ببره و یه چیز دیگه هم میخوام بگم همیشه مواظب خوبیای خودتون باشین ، خوبی و قلب مهربون داشتن خیلییییی قشنگه ولی اجازه ندین هیچکسی از این قلبای ساده مهربونتون سو استفاده کنه حتی تو عاشقی کردن یا عاشقی دیدن💜همه چیز بجاش قشنگه ، عشق بجا و متعادلش قشنگه ، دوستی و محبت بجا و متعادلش قشنگه ، وابستگی و علاقه بجا و متعادلش قشنگه هر چیزی ک متعادل برقرار بشه و آسیبی به روح و روان و سلامت جسمی ما نزنه همه جوره قشنگ و زیباس 💜خیلی همیشه مواظب خودتون و قشنگیای خودتون و زندگی پر معنا و قشنگتون باشین ناشکر نباشید همیشه شکرگزار خداوندگاری باشید که توانا و زیباست خداوند از بنده هایی دل میکِنه که ناامید و ناشکر هستن و چشم از در رحمت خدا بستن 🩵 خدا همیشه کنارتونه کافیه ک قلبتون بهش وصل بشه همین 💗روزتون به زیبایی آسمون آبی خدا ، به زیبایی ستاره های درخشان رو آسمونش از خدا میخوام روز خیلیییی خوبی رو‌تا اینجا و تا پایان شب رقم بزنید 💙🩵💜 یه دنیا ممنونم که وقت گرانبهاتونو در اختیار بنده قرار دادین و داستان دیگمو مطالعه کردین از خدا ممنونم بایت وجود پر مهر تک تکتون ازش ممنونم که منو با شما عزیزان آشنا کرد 🥰واقعا وجودتون باعث افتخاره برام بمونید برام💜🥰میدونم از نحوه توضیح داستانم خیلی خوشتون اومده و شاید با وجود تلخی زیادی ک داشت کلی باعث شده باشه یه انرژی خاصی بهتون منقل شده باشه مثل انرژی قشنگ آرامش پس اگه تونستم در آخر داستانم این آرامشو به وجودقشنگتون منتقل کنم ، برای اینکه بازم براتون داستانای خوب و پرمفهموم بنویسم اگه کارای هنریم زیباس همینجوری نگذرید و لایکش کنید 💜#خدایا_شکرت #خدایا_مرسی_ک_هستی
...
نظرات