الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
سپاس خدا را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمومنین علی (ع) و ائمه اطهار (ع) تمسک میجویند
ـــــــــــــــــــــــــــــ
ادامه پست قبلی...
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»(مائده، 55)
«سرپرست و وليّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آوردهاند. همانها كه نماز را برپا ميدارند و در حال ركوع زكات ميدهند»
اكنون بايد ديد چگونه اين آيه، مسألۀ امامت را مطرح ميكند. در این زمینه چند مطلب قابل طرح است:
ا) كلمۀ «إنّما» در آيه دلالت بر حصر دارد؛ يعني ولايت بر مسلمانان فقط مخصوص خدا و پيامبر خدا و مؤمناني است كه در آيه توصيف شدهاند.
ب) كلمۀ «وليّ» در آيه، به معني سرپرست و كسي است كه زمام امور را به دست گيرد؛ لذا پدر و حاكم را «وليّ» ميخوانند و ميگويند: «الأب؛ وليّ الطفل» و «الحاكم؛ وليّ القاهر». از آنجا كه محور سخن، «وليّ مؤمنان» است، طبعاً مقصود از «وليّكم» امام و حاكم خواهد بود؛ قرائن موجود در آيه و شأن نزول آن، روشنترين گواه است كه مراد از «وليّ» امامت و سرپرستي است. اينك قرائن را بيان مينمائيم:
1) اگر مقصود از «وليّ» در «وليّكم» غير از ولايت و زعامت ديني و مقام سرپرستي باشد، مثلاً گفته شود؛ مقصود از آن «محبّت» و «ناصر» است؛ در اين صورت منحصر كردن مقام به سه فرد، بيجهت خواهد بود؛ زيرا همۀ افراد باايمان، محبّ و دوست و ناصر و يار يكديگرند و اختصاص به اين سه نفر ندارد.
2) ظاهر آيه اين است كه تنها اين سه تن بر جامعۀ مسلمانان ولايت دارند. در اين صورت بايد گروهي كه ولايت دارند، غير از گروهي باشند كه تحت ولايت هستند. اگر ولي را به معني رهبر و سرپرست امور مسلمانان بگيريم اين دو گروه از هم جدا و متمايز ميشوند؛ اما اگر آن را به معني دوست و ياور بگيريم اين دو گروه، يكي ميشوند؛ زيرا همۀ افراد محبّ و دوست يكديگرند و ناصر و باور هم هستند.
ادامه دارد....
#اشهدو_ان_علیا_ولی_الله#لا_امیرالمؤمنین_الا_علی#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است#انارافضی_وافتخر#اللهم_عجل_الولیک_الفرج#مبلغ_غدیر_باشیم#یاعلی
...