سلام علیکم حالتون چطوره، من اومدم با کیک قشنگ حیوانات به وزن ۵ کیلوگرم😍🥰🤩
از اینا و از اونا هم واسه خودم و خودتون🩵🧿💙🧿💙🧿💙🩵💙🧿💙🩵🧿🩵💙🧿💙🩵🩵🧿🩵
بگو ماشاالله
💟قالب ها، ۲۳، ۱۵، ۱۲
💟برگ ها با مالد هست و با سیخ چوبی وصل کردم
💟رنگش ترکیبِ سبز و آبی
💟تاپر حیوانات با فوندانت و دست ساز هست
بعد از یک سال و نیم کیک زدن بالاخره جراتشو پیدا کردم کیک ۳طبقه ی وزن بالا قبول کنم😬
همون طور که قبلا گفتم من بدون هیچ کلاس و آموزشی خودم کار کیک زدن رو شروع کردم و از همون اول روی کارم خیلی حساسم
یعنی باید بهترین کارو به مشتری تحویل بدم و خیلی وسواس دارم🥲
همسرجانم همیشه شاکیه همیشه میگه والا خوبه... بِلا خوبه🤣 تو حساسی... ، تو دقت می کنی...
اتفاقا خیلی هم راست میگه
تعداد اندکی مشتری هستن که حساسن و بقیه وقتی جلوی در کیکشون رو تحویل می دم ؛ حتی نگاه نمی کنن ببینن چه شکلی شده🫤
و فقط تشکر می کنن و می رن.
مثلا اون اوایلِ کارم (که خامه کشی و صاف درآوردن برام خیلی سخت و زمان بر بود)
یه کیک با بدبختی زدم و گذاشتم یخچال
مامانی شهناز خونمون بود و در یخچالو باز کردو بدونِ اینکه نگاه کنه زاررررت رفت تو شکمِ کیک🤯😆
نگم چقدر دوباره بدبختی کشیدم تا صافو صوفش کنم😵💫🤕
بعد که مشتری اومد حساب کنه
گفت خیلی خوب بود مالِ پسرم با دوستاش بود کوبیده بودن تو سرو کله ی هم.....😶
منو میگی..🙄 رفتم تو افق دیگ😂
سرتونو درد نیارم خلاصه اینکه این کیک خفن رو مشتری از یه مسیر دور سفارش داد و باهمسرجان بردیم تحویل دادیم
و توی راه دقیقا هردومون قلب ❤️ مبارک مون تو دهنمون بود😮💨😆
یعنی زدنِ کیک اینقدر سخت نبود که تحویل دادنش،
گذروندنش از چاله چوله ها و سرعت گیرهای مبارکِ شهر قشنگ پیرمون کرد.
و خوشبختانه بسلامت رسید و مشتری جات هم خیلی راضی بود😒
والا میخواستی راضی ام نباشه😂
کیک پرکاری بود و دو روز خسته و کوفته شده بودم
تحویلش هم ساعتِ ۲ ظهر بود و نهارم نخورده بودیم،
هیچی دیگه بعدش همسرجان رستوران مهمونم کرد و نگم چقدررر بهم چسبید و چقدر مزه داد و خستگیم قشنگ همونجا در رفت. بعد از سالها بدونِ بچه ها دوتایی رستوران رفتن صفایی داشت🫠😝
اسلاید های آخر عکس رستوران هست.
✔️امیدوارم یکیو داشته باشید که بَلَدتون باشه، پشتتون باشه ، رفیق تون باشه، اینطوری سختی های زندگی خیلی آسون میشه.😊❤️
ماچ بهتون😗😘
حالا لایک یادت نره😁🫣❤️
...