عکس میرزا قاسمی
sareh8
۴۲
۳۳۴

میرزا قاسمی

۴ اردیبهشت ۹۵
بابا جان
حواست هست...
می دانی چند روز و چند هفته و چند سال است که چشمم به در مانده است..
هنوز هم
به خدا هنوز هم
با هر صدای دری که می آید
فکر می کنم تو آمده ای
اصلا گاهی یادم می رود که نیستی
منتظر برگشتنت می شوم
بعد وقتی یادم میفتد
چند سالی هست که
دنیا را ترک کرده ای و
ما را در حسرت دیدن روی ماهت رها کرده ای
یک دفعه... بی اختیار
اشک از چشمانم جاری می شود
بابا جان
به نظرت یه کم زود نبود
مگر تو چند سال داشتی
من هنوز تو را سیر نگاه نکرده بودم
بابا جان حداقل وقتی خوابم به دیدنم بیا
کمی نوازشم کن
بگذار یک دل سیر نگاهت کنم
سر روی شانه ات بگذارم
و از حس داشتنت
کمی احساس آرامش کنم
من هنوز هم منتظر برگشتنت می مانم
تو بیا
وقتی آمدی
من خودم را به خواب می زنم
بگذار در خواب با تمام وجود منتظرت باشم
فقط در خواب
روزت مبارک بابای نازنینم
...
نظرات