اين كه من شرايط تو را درك مىكنم، دليل نمىشود تو هر كارى كه دلت مىخواهد بكنى. تو بيمارى، غمگينى، افسردهاى، تنهايى، مشكلات زيادى دارى، توى غربت ماندهاى، جفا ديدهاى، بىكارى، ندارى، بىارادهاى، خجالتى يا كمتجربهاى يا هرچى؟ خب، چه بد. شايد بخواهم/بتوانم كمكات كنم، شايد هم نه. اما دانستنِ شرايط تو، مجوزِ هر رفتارى از سوى تو نمىشود. خب؟
اينها را هر روز صبح توى آينه به خودتان بگوييد. تهش هم اضافه كنيد: دنيا به تو بدهكار نيست، عزيزم!