سلام من دختر خاله دریا سیزده ساله هستم حدود دو هفته هستش دریای عزیزم چشای خوشگلشو باز نکرده براش دعا کنید دریا تو کما هستش دریا تصادف کرده تو رو خدا براش دعا کنید این شیرینی رو ساقه عروسش دریا درست کرد میکادو رو من میگفت عکسش نمیزارم چون تو کمک کردی کلی با خودم کلنجار رفتم تا دلم اومد عکسش بزارم یه از خدا بی خبر که تو حالت عادی نبوده با ماشین به دریای قشنگم زده همه دارن دیووانه میشن دریا خیلی مهربونه ان شآلله من بمیرم دریا توریش نشه داداشم خالم همه دارن داغون میشن به خدا الان دارم با چشمای اشکی اینا رو مینویسم برا دریا دعا کنید دختری سیزده ساله که آرزو داره پزشک بشه

به خدا همه کاراش خودم کردم حتی تیکه کردنش مامانم میگفت خرابشون میکنی پنج کیلو به بود ولی وقتی رنگشون دید کلی ذوق کرد و بوسم کرد من میخوام پزشک بشم با دستپختی فوق‌العاده توی قابلمه روحی درست کردم اون عکس پایین مال توی قابلمه هستش وقتی هنوز تو شیشه نریخته بودم

ماهی هامور هستش دریا سیزده ساله از دیار دریا دلان ;-)

با تزیین آیسینگ خیلی زمان برد تزیینشون خیلی خسته شدم مامانم هم کلی غر زد که برو سر درست:-)

شعریه رو با کره تفت میدیم شیر عسلی میزنیم میریزیم ته قالب مواد کیکمونو میریزیم روش میزاریم فر تهش مثل ته دیگ میشه خوشمزس

دوستوت دارم;-)

لابه لاش مواد سمبوسه زدم;-)