✌★MAHOR✌★
✌★MAHOR✌★

دستور پختی یافت نشد

زرشک پلو با مرغ
✌★MAHOR✌★
۵۴

زرشک پلو با مرغ

۱ خرداد ۹۷
5 دقیـقه دعـوا میڪنے...
23 ساعتـو 55 دقیـقه به حرفـایے که باید میزدے و نزدے فڪ میڪنے‌ !¡!

😕MAHOR
...
ماکارانی
✌★MAHOR✌★
۲۴

ماکارانی

۳۰ اردیبهشت ۹۷
چه لذتی داره صبح بلند بشی...
ببینی یه نامه به آینه اتاق چسبیده شده با این مضمون:
«سلام دلیلِ زندگی
صبحِ قشنگت بخیر ...
امروز نمی خواد بری سرِ کار
چمدون جمع کن می خوایم بریم سفر
چمدون نبستم که به سلیقه خودت برام لباس بذاری
شب پرواز داریم...
نمی گم کجا که غافلگیر شی!
راستی ...
قربونِ چشمات برم که الان متعجبه و می دونم اگه اونجا بودم
جیغ می زدی و بغلم می کردی
پس لطقا جیغ و بغل و یه بوس کنار بذار
تا رسیدم تحویلم بدی!
دوست دارم همسفرِ زندگیم»
.
.
.
.
فقط خواستم یاد آوری کنم لذت داره!
وگرنه همچین شریک زندگی حتی در حد افسانه هم وجود نداره!
به زندگیتون برسید. 😭😭😂😂
...
افطاری
✌★MAHOR✌★
۱۹

افطاری

۲۸ اردیبهشت ۹۷
اِسما خیلی مهمن، خیلی!
توی بیهوشی، وقتی عمل تموم شد و مریضو باید برگردونیم، بهش ریوِرس
می زنیم...
یکم بعدش آروم آروم به هوش میاد و بیشترِ وقتا زیر لب هی با خودش یه اسمیو تکرار می کنه...
میگن تاثیر داروهای بیهوشیه، میگن هذیون بعد از عمله و هیچ اهمیتی نداره، اما یه بار یکی از مربیامون که حسابی پیرِ این رشته بود میگفت اگه به مریضاتون دقت کنین می بینین بیشتریاشون توی اوج بی قراری و درد و لرز بعد از عمل، وقتی که هوش و حواسشون سر جاش نیست و هویت خودشونم هنوز یادشون نمیاد، هی یه اسمو تکرار می کنن...
صاحب اون اسم عزیزترین شخص زندگیِ اون مریضه، حتی اگه ازش بپرسین، میفهمین اون موقعی که بیهوشیش عمیق شده بوده هم، توی رویا و توهمش صاحب اون اسمو کنار خودش می دیده و حسش میکرده و گاهی وقتا که سطح هوشیاریشون نسبتا بالا بره میپرسن فلانی که الان اینجا بود، بالا سرم وایستاده بود، کجا رفت پس؟!
استادمون راست می گفت، خیلیا وقتی به هوش میان اسم همسرشونو میگن، اسم نامزدشونو، یا اسم خواهر و برادر و مادر و پدر و رفیقشونو حتی، انگار بهشون قوت قلب میده، انگار به خاطر اون اسمه دوباره برمیگردن به این دنیا و سیاهیاش، اما بعضیام اسمایی رو میگن که وصل میشه به یه احساس ناب و خالص ولی از دست رفته توی گذشته، اسمی که هیچ ربطی به حالِ الانشون و آدمای زندگیشون نداره...
میدونی؟!
من یه نفر مطمئنم موقع برگشتن از بیهوشی که سهله، روز محشر هم، موقع رستاخیز و بلند شدن از قبر باز اسم تورو میارم...
حتی اگه اون روز
اسمِ تو،
بی ربط ترین اسمِ زندگیِ من باشه !

۱۳۹۷/۲/۲۷
اولین روز ماه رمضان
نماز و روزه هاتون قبول باشه دوستان ..دعا یادتون نره 🙏


#سفره افطاری

...
اسکوپی هندوانه
✌★MAHOR✌★
۱۶

اسکوپی هندوانه

۱۰ اردیبهشت ۹۷
سلام‌دوست جونیا 😸
اون‌ یه دونه‌ تخمه نمیدونم اون‌بالا چیکار میکنه 🤔هر چی بهش گفتم بابا تخمه جان بیا برو پی کارت گوشش بدهکار نبود 😎😎 از اون طرفم ماهور خانوم‌ کمین کرده بود تا بیاد همه چیو بهم بریزه 😂😂
والا بلا نمیزاره ب کارام برسم 😐😐
ولی من زرنگ تر از اون بودم‌ 😎😉😉و نمیزاشتم نزدیکش بیاد تا عکسمو بگیرم 🤣خلاصه بعد تلاش های فراوان تونستم یه عکس بگیرم .
...
عدس پلو بدون کشمش
✌★MAHOR✌★
۲۹

عدس پلو بدون کشمش

۱ اردیبهشت ۹۷
آدمهایی هستند که خیلی “وجود” دارند.
نمی گویم خوبند یا بد، چگالی ِ وجودشان بالاست.
اصلا یک «امضا» هستند برای خودشان!
افکار، حرف زدن، رفتار و هر جزئی از وجودشان امضادار است.
اینها به شدت «خودشان» هستند.
یعنی تا خودشان نباشند اینطور خاص و امضادار نمی شوند که!
در یک کلمه، «شارپ» هستند و یادت نمی رود «هستن» هایشان را،
بس که حضورشان پر رنگ است و غالبا هم خواستنی.
رد پا حک می کنند اینها روی دل و جانت،
بس که بَلدند “باشند” …
این آدمها را هر وقت به تورت خورد، باید قدر بدانی …
دنیا پر از آن دیگریهای بی امضایی است،
که شیب منحنی حضورشان، همیشه ثابت است ... .
...
قرمه سبزی
✌★MAHOR✌★
۴۸

قرمه سبزی

۲۱ اسفند ۹۶
کیک خیس شکلاتی
✌★MAHOR✌★
۳۷

کیک خیس شکلاتی

۲۳ بهمن ۹۶
بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را

مثل : بابا ، مامان ، پدربزرگ ....... .
...
کمپوت سیب
✌★MAHOR✌★
۱۵

کمپوت سیب

۲۰ بهمن ۹۶
دیگران امید ما را خوش خیالی می دانند
مثبت اندیشی ما را فکر احمقانه می دانند
اهداف ما را دست نیافتنی می دانند
جنگندگی ما را تلاش بیهوده می دانند
اما….
اما همین امید،مثبت اندیشی،اهداف و مخصوصا جنگندگی است که ما را متمایز میکند.
...
کیک خیس شکلاتی
✌★MAHOR✌★
۲۷

کیک خیس شکلاتی

۱۲ بهمن ۹۶

روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.

آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:

عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.

ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.

حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد:متشکرم پدر ،تو به من نشان دادی که چقدر ما فقیر هستیم ... .
...
کوکوی سیب زمینی
✌★MAHOR✌★
۱۷
سلام دوست جونیا 😊خوبین؟خوشین؟
ممنون بابت لایک ها و کامنت هاتون ☺🙄خیلی خوشحالم که درکنار شما مهربونام 💞
...