رضوان
رضوان

دستور پختی یافت نشد

افطاری خونه پدر
رضوان
۳

افطاری خونه پدر

۱۰ اردیبهشت ۰۱
آخرین جمعه رمضون مامان گفت بیاین اینجا منم امروز روزه بودم از الان لحظه شماری میکنم اذان بگه حمله کنم به این خوشمزه ها😁
...
باسلوق
رضوان
۱۷

باسلوق

۲۲ فروردین ۰۱
دو ساعتی پیش شروع کردم درستش کردم هنوز اذان نشده مزه اشو نمی دونم چطوره همسایه طبقه بالایی مون یه پیش دستی داشت دست من چنتا گذاشتم توش بردم براشون.نوه هاش انقدر بامزه ان اومدن جلو در دختر کوچولوش فقط بوس میفرسته🥰
خدایا شکرت برای همه چیز
...
خونه پدری
رضوان
۵

خونه پدری

۲۰ فروردین ۰۱
حیاط خونه پره از شکوفه های درخت آلوچه. بابا وقتی میخواست درخت جدید بکاره گفت آلوچه میکارم،چقدر منتظر بودم بزرگ شه میوه بده.الانم منتظرم هوا گرم تر شه اینا بزرگ شن من بخورمشوووون😁
سفره افطارو چیدیم و شوهری هم میاد و افطار می کنیم.خدایا هزااااار بار سپاس گزارتم برای این دور همیا برای سلامتی مون و برای این لحظات خوب...
یه آرزوی کوچولو میکنم که سال بعد افطار این خونواده ۵ نفری بشه ۷ نفر😁
...
هفت سین ۱۴۰۱
رضوان
۱۱

هفت سین ۱۴۰۱

۱۲ فروردین ۰۱
یه ساعت مونده به سال تحویل بدو بدو دوتایی هفت سینمونو چیدیم. اون حلقه طلایی رو آقایی با میلگرد خودش درست کرده بود و رنگش کرده بود .ایده ی دیگه ای داشتم برای هفت سین اما دیگه عجله ای شد و نرسیدیم. رو پایه هاشم از وزنه های فیتنسم استفاده کردیم.قشنگ تولید بومیه😁
آرزو میکنم امسال سال خیلی خوبی باشه واسه هممون. پر از شادی و سلامتی
...
۲۸رمضان۱۴۰۰
رضوان
۷

۲۸رمضان۱۴۰۰

۲۲ اردیبهشت ۰۰
افطاری خونه ماماددی دعوت بودیم.مثل همیشه دستپخت مامان و افطاری دورهمی برام اصلا بهشته. این ماه همیشه حیاط پره از بوی سبزی و گلای رز رنگارنگ و شمعدونیای خوشرنگ.کیف میکنم تو خونه.واقعا راس گفتن خانه پدری یتیکه از بهشته برا آدم.امسال کمتر رفتیم افطاری خونه بابااینا.چون دوهفته اول رمضون قرنطینه بودیم بخاطر بیماری همکار همسرجان.میترسیدیم ضرر بزنیم به خانواده هامون پس موندیم طرف خوب شه.
حالا منتظریم همه ک عید شه.منکه این آخرا باطریم تموم شده.
الهی تن همه سلامت باشه.خدایاشکرت بازم فرصتی دادی سر سفره ات جمع شدیم و با عزیزانمون بودیم.آرزو میکنم سال بعد کرونایی نباشه و همه سلامت باشن و شاد.
...
۱۸ فروردین۱۴۰۰
رضوان
۱۰

۱۸ فروردین۱۴۰۰

۲۰ فروردین ۰۰
هم اتاقی و دوست ۸ سالم معصوم اومده بودن خونمون با شوهرش.
بعد ۲سال همو دیدیم.خیلی خوشحال بودم.خیلی خوش گذشت.
خدایا شکرت.
...
تولدم ۱۲مهر۹۹
رضوان
۱۳

تولدم ۱۲مهر۹۹

۲۶ مهر ۹۹
مامان صبح زنگ زد و گف دخترم خیلی وقته نیومدین شام اینجا بیاین شامو باهم باشیم.با اینکه دو روز قبلش باهم بودیم و می دونستم واسه تولدم فکرایی تو سرشه و میخاد غافلگیرم کنه گفتم باشه میایم ولی خواهش میکنم مامانی خودتو زحمت نندازیا.
همه ی این سفره قشنگو خورش دست تنها درس کرده بود البته با کمک کمابیش بابا.
خدایا شکرت می کنم به خاطر این فرشته های مهربونی ک به ما هدیه دادی...
...
دستپخت مامان
رضوان
۱۱

دستپخت مامان

۶ مهر ۹۹
الان تقریبا سه هفته ای میشه داریم درس میخونیم منو همسری برا آزمون و تقریبا تمام وقت خونه ایم دوتایی.خیلی وقت بود خونه مامانینا نرفته بودیم.مامان زنگ زد و گف ناهار درس میکنم بیاین.دستپخت مامان همیشه برای من با تمام دستپختای دیگه فرق داره اما این بار هم ک چند وقت بود دستپختشو نخورده بودم به قدری دلچسب و لذت بخش بود که اصلا سیر نمیشدم از خوردن.همیشه به همسری میگم خونه پدری و سفره خانواده و دستپخت مامان بزرگترین نعمتاس ک داریم و باید قدرشونو بدونیم.من اگر همین غذا رو درس کنم تازه ازینم خ شمزه تر باشه اصلا این طعم و عطر و لذت رو نداره.چه دستپخت مامان چ مادر شوهرم هر دو بهشتی اند. اصلا مادر یعنی بهشت. چه در قید حیاط باشن چه نباشن یاد و خاطرشونم آدمو یاد بهشت میندازه.
مامان بزرگم چند ساله به رحمت خدا رفته اما هر جا عطر خورشت قیمه یا کباب تابه و برنج ایرونی باشه ناخودآگاه یاد مامان بزرگم میفتم و دلم برا چند لحظه میره بهشت. همین لذتا و خاطراتن که ما رو تو دنیای دوروزه ی این کره ی خاکی سر پا نگهداشتن.
خدایا شکرت.
...
چیز کیک لیمو و توت فرنگی
رضوان
۹
دیروز سومین سالگرد عقدمون بود و من برای دومین بار چیز کیک درست کردم.ازونجایی که هم عاشق عطر لیمو هستم هم توت فرنگی عشقمه سس هر دو رو استفاده کردم.
تو این چیز کیک طعم پنیر غالب تره خب اسمش روشه اما همسرم یکم دوس نداره برا همین یذره وانیلو شکرشو زیاد کردم خیلی خوشش اومد.سس لیمو هم بار اولم بود درس می کردم فوق العاده بود طعمش فکرشو نمی کردم انقدر خوشمزه شه.
خدایا شکرت که هنوز نفس می کشیم.
#چیز_کیک
...
خورش آلو اسفناج
رضوان
۵

خورش آلو اسفناج

۲۸ خرداد ۹۹
اولین بارم بود که این خورش خوشمزه رو درس کردم.خوشم اومد مخصوصا من ک عاشق آلوی ترشم.همسرم اولش ک دید گفت فک نکنم خوشم بیاد خانومی.اما بعدش ک خورد خیلی خوشش اومد و چیزی نزاشت بمونه.خدارو شکر می کنم بابت تمام خوراکی ها و نعمت های زیبایی ک به ما داده.
...