♥️bahar♥️
♥️bahar♥️

دستور پختی یافت نشد

تولد بهار کوچولو ♥️
♥️bahar♥️
۵۷
زن ها فریب کارترینند ...
همه چیزشان را پنهان می کنند
تنهایی را
دلتنگی را
گریه ها را
عشقشان را

زن ها قویترینند ...
هنگام شکستن صدایشان در نمی آید
درد که دارند به خود نمیپیچند
غم كه دارند داد نميزنند
نهایت تسکین درد یک زن
گریه های یواشکی ست،
زن بودن درد سختيست ...👌👌👌
#کیک
#تولد
...
شب یلدا ???
♥️bahar♥️
۳۴

شب یلدا ???

۵ دی ۹۹
به گمانم دانه های انار
هر یک یاد "عزیزیست"
دوست داشتنی ،
دور یا نزدیک در غربت
اما از یاد نرفتنی ،
امسال در کنار عزیزان
یا در نبودشان اگر ...
اناری را در دستانت گرفتی
چه شیرین چه ترش

هر یک را به یادی و
به "لبخندی"
به کام ببر ؛
اینبار "یلدا" را
با اناری از جنسی دیگر
و با قلبی نو ؛ به خاطر بسپار
یادت نرود که یاد کردن
"دل" میخواهد "نه دلیل" ...👌
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
...
فاصولیه غذای ترکیه
♥️bahar♥️
۴۴
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🌻

چه کسی گفته پاییز دلگیر است؟
اصلا انگ دلگیری به پاییز نمی‌چسبد.
فصل انار، فصل نارنگی، فصل رنگ‌های قرمز و نارنجی، فصل بادهای با موقع و بی موقع که میپیچد لای موهایت و عطرش مرا مست می‌کند،
فصل قدم زدن زیر باران،
کجایش دلگیر است؟
به هوای سرمایش ؛
دستانم را محکم‌تر می‌گیری،
فصلی که دستانمان بیشتر
در هم گره بخورد،
کجایش دلتنگی دارد؟
قطعا نمی‌شود طعنه دلگیری را
به فصلی که با مهر می‌آید زد،
پاییز ...
شروع عاشقانه‌هاست.❤️
...
کیک تولد ۹ سالگی دخترم ?
♥️bahar♥️
۱۳۱
#ورق_بزنید
چقدر آرامش داره این متن👇

هیچوقت به تهش فکر نکن
چون ممکنه برسی به غم ...
ته زندگی به این قشنگی ،
میرسی به مرگ
ته یه روز خوب ؛
ممکنه برسی به شب پر از فکر و خیال
ته یه خاطره قشنگ ؛
ممکنه برسی به یک یادش بخیر
از حس و حال الانت لذت ببر
در لحظه زندگی کن
به تهش فکر نکن ...❤️🎉🎊
...
رشته پلو ? ?
♥️bahar♥️
۵۰

رشته پلو ? ?

۱ شهریور ۹۹
خیلی روزای عجیب و غریبیه ...
نه میتونیم زنگ بزنیم به کسی که بگیم حالمون بده ، بیا
نه میتونیم جایی بریم ،
نه میشه مسافرتی رفت با دوستا ،
نه هیچ با هم بودن هایی که بارِ این غم هارو کمتر کنه
خوبیه این قرنطینه همین بود ،
همین درسِ بزرگ ،
بهت یاد داد که تو زندگی یه جاهایی فقط خودت باید گلیمتو از آب بکشی بیرون
اینکه صبح با تمومِ دلتنگیات بیدار شی و به یه کافی میکس کنار خودت ، دعوت بشی
این روزا فقط میشه خودتو مهمونِ خودت کنی
یوقتایی بپذیر شرایط سخته و هرچی بیشتر دست و پا بزنی ، پایین تر میری ، پس صبر کن ، اروم بگیر ، همینکه امید داشته باشی ناامیدی رو هرچند ب سختی از خودت دور کنی ، کم کم کور سویی چشاتو نوازش میده ... پس این روزا فقط نفس بکش ، نفس بکش تا رد بشه ، تا تموم شه ،
تا دوباره بتونیم کنار هم باشیم ،
بتونیم همو بغل کنیم
بتونیم همو ببوسیم ❤️💋
#رشته_پلو
...
سالاد الویه خوشممممزه مامان پز ⁦❤️⁩ ?
♥️bahar♥️
۷۱
•| #تلنگر 🔨 |•°
•[ #حتما‌بخــــونید🙇🏻🙇🏻‍♀ ]•
ﺑﻌـﺪ ﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛــ✈️ـﻪ 11 ﺳﭙـﺘﺎﻣﺒـﺮ

ﻋﺪﻩ ﺍی ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐـﻨﺎﻥ ﺑﺮﺟـﻬﺎﯼ ﺩﻭﻗـﻠﻮ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ.

¹| ﯾﮑﯽ از آنها ﺧﺎﻧـﻤﯽ ﺑﻮﺩ
که اون روز ﺑﺎطرﯼ ﺳﺎﻋﺘـﺶﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ
ﻭ "ﺩﯾﺮ" ﺍﺯ ﺧـﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷـﺪﻩ ﺑﻮﺩ❗️

²| یک ﻧﻔﺮ دیگه ﭼﻨﺪ ﻗـﻄﺮﻩ ﻗـﻬﻮﻩ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ
ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻋﻮض
ﮐﺮﺩﻥ ﻟﺒﺎﺳﺶ "ﺩﯾﺮﺵ" ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ❗️

³| اتومـبیل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ آنها
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺘـﺎﺭﺕ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ،
ﺭﻭﺷـﻦ ﻧﺸـﺪﻩ ﺑﻮﺩ و "دیـر" رسید❗️

⁴| و ﻧﻔﺮ بعـدی ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﯾﺮ ﺭﺳـﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﮐـﻔﺶ ﻧـﻮ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﭘﺎﯾﺶ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻮ ﺑﻮﺩن ﮐﻔﺶ
ﺗـﺎﻭﻝ ﻣﯿﺰﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﺠـﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺑﻪ ﺩﺍﺭﻭﺧـﺎﻧﻪﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﭼﺴﺐ ﺯﺧﻢ ﺧـﺮﯾﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿـﺸﻮﺩ
"ﺩﯾــﺮ" ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭﺵ ﺑﺮﺳﺪ

⭕️ ﻭ ایناها ﺑﺎﻋﺚ شده کـه "ﺯﻧـﺪﻩ‌"ﺑﻤﺎﻧند❗️
🚦ﻫﺮﮔـﺎﻩ ﺩﺭ ﺗﺮﺍﻓﯿـﮏ ﮔﯿﺮ می کنیـد
🔝آﺳﺎﻧﺴﻮﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ می دهید،
👦🏻ﻓﺮﺯﻧﺪﺗـﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿـﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﯾـﺮ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ،
و...
ﻋﺼﺒـﺎﻧﯽ😤ﻧﺸـﻮﯾﺪ
ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺧـ💫ـﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯿـﺨﻮﺍﻫﺪ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕـﺮﯼ ﻧـﺒﺎﺷـﯿﺪ،
و ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺧـﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺳﺖ.💞
اين هـمان #حـكمت خداوند است كه در تک تک ذرات هسـتى جاريسـت.
...
شربت خیار
♥️bahar♥️
۷۸

شربت خیار

۱۴ مرداد ۹۹
سلام دوستای عزیز 😚⁦♥️⁩ بعد یه هفته کار جدید گذاشتم 😄 لایک یادتون نره 😚 کپشن هم قشنگه ، دوست داشتید بخونید 😘😘 ممنون از حمایت تون ⁦♥️⁩⁦♥️⁩🙏

از آدم مشكوک به كرونا ٢متر؛
از آدم رياكار ٢سال؛
از آدم دروغگو ٢٠سال؛
از آدمی كه بهتون حسادت ميكنه ٢٠٠سال؛


و از آدمی که ...
به وقت نیاز یادتون میکنه ۲۰۰۰سال
دوری كنيد ...!

...
قورمه سبزی
♥️bahar♥️
۸۱

قورمه سبزی

۴ مرداد ۹۹
سلام دوستای عزیز و مهربونم⁦♥️⁩ شام دیشب ما 💓 جای شما خالی 🌹😘
بــدن انسان میتونه ...
تا 45 واحد
درد رو تحمل کنه ...!


اما ...
زمان تولد نوزاد ؛
یک زن تا
57 واحد ؛
درد رو احساس میکنه ...!


این معادلِ
شکسته شدنِ
همزمان 20 استخوانه ...!


*هـــواي مادرتــون رو بیشتر داشته باشید*
...
نان زنجبیلی (نروژی)
♥️bahar♥️
۵۲
_#کپشن_رو_بخونید ⁦♥️⁩
سلام دوستان عزیز و مهربونم ، شبتون بخیر 🌹😘⁦♥️⁩
دوباره یه عکس جدید با داستان جدید داریم 🤩🤩 نون ها خیلی خوب شده بودن ، اولین تجربه نون درست کردن بود 😄 😄 مرسی از پاپیون بخاطر دستور پخت این نون خوشمزه 💓💓
جاتون حسابی خالی بود 🌹🌹🌹 لایک یادتون نره 😚😚⁦♥️⁩
#داستان

🔰داستانی زیبا از #دزدی که باعث #نجات جان صاحبان خانه شد❗️

🔻در يکى از شهرهاى ايران، زن و مردى با هم #عروسى کردند، يک سال و چند ماه از عروسى ايشان گذشت و خداوند کودکی به آنها هدیه کرد.
🔻در شب سردى از زمستان زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب بودند که دزدى تصميم مى گيرد از آن منزل سرقت کند ـ گاهى پروردگار #الهامش را نزد يک دزد مى برد و نمى گذارد دزدى کند ـ هيچ کس از حادثه اى که قرار است اتفاق بيفتد #خبر ندارد، نه همسايه ها و نه پدر و مادر. حفظ اين خانواده به وسيله يک دزد نيز ممکن است!
🔻نيمه شب دزد وارد اتاق مى شود، مى بيند زن و شوهر جوان خوابند، تمام اثاث ها هم #نو است، قالى ها، فرش ها. داخل کمد لباس هاى قيمتى، طلا و نقره هست، خيلى خوشحال مى شود. يک لحظه به اين امر فکر مى کند که اگر اين نوزاد بيدار شود و گريه کند و اين زن و شوهر نيز بيدار شوند، در آن صورت من نمى توانم کارى بکنم.
🔻به او الهام مى شود، آهسته کودک را بلند مى کند و در ايوان خانه مى گذارد و برمى گردد که بلافاصله کودک بيدار مى شود و گريه مى کند و سپس پدر و مادر به دنبال کودک بيرون مى آيند.

❤️خداوند #مادر را طورى قرار داده است که با کوچک ترين صداى #گريه فرزند بيدار مى شود، اگر مادر بيدار نشود هزاران خطر بچه ها را از بين مى برد.
🔻مادر مى بيند صداى گريه بچه مى آيد ولى بچه سر جايش نيست، با وحشت شوهر را بيدار مى کند و مى بينند صدا از بيرون مى آيد. بچه سه ماهه که بيرون نمى تواند برود! وحشت زده با همديگر به طرف ايوان مى دوند. در همين لحظه طاق چوبىِ موريانه خورده فرو مى ريزد و صداى ريزش طاق، همسايه ها را بيدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مى آيند و مى بينند زن و شوهر و بچه بيرون از خانه هستند.
🔻گرد و غبار اتاق نشست، دزد هم بين مردم بود و چيزى نمى گفت، ولى فکر کرد اگر من بروم اين داستان را براى آنها بگويم #اعتقاد آنها به خدا بيشتر می‌شود. حال که نتوانستيم دزدى کنيم، اعتقاد مردم را به خدا زياد کنيم!
🔻دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از اين قرار است. زن و شوهر و همسایه‌ها دزد را #بخشیدند و رها کردند و پول خوبى نيز به او دادند و گفتند: برو با اين پول کاسبى کن، ديگر هم دزدى نکن. دزد گفت:
💠دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمى داديد من دنبال دزدى نمى رفتم.💠

📎 برگرفته از کتاب هدایت تکوینی و تشریعی اثر استاد حسین #انصاریان
...
حلیم بادمجون
♥️bahar♥️
۳۷

حلیم بادمجون

۲۹ تیر ۹۹
#کپشن_رو_بخونید😉😚
سلام مهربونا⁦♥️⁩⁦♥️⁩😚 حالتون ، احوالتون😉😘 امیدوارم که تو این روزا سلامت باشید و سلامت بمونید و به سلامتی منو لایک کنید ⁦☺️⁩😄
خدایی شرمندم کردید، تو این دو سه روز کلی لایک کردید ، مخصوصا کیک 😋 پرچم دار شده 😄😄
دست تک تکتون درد نکنه ، اگه دوست داشتید و حوصله هم داشتید ، داستان و بخونید ، خیلی قشنگه😚😚⁦♥️⁩
✨﷽✨
‼️قرآن یا پول‼️

مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.

👈اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.

👈بعداً از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌کنم.

👈بعد از آن سوال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.

👈 و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا این‌که غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.

پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا این‌که مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است*

قرآن را گرفت و بعد از این‌که قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود* پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.

#حکایت‌_های_معنوی
...