سمیرا بانو
سمیرا بانو

دستور پختی یافت نشد

کیک.اسفنجی پرتقالی
سمیرا بانو
۲۲
بانو صدایت محفل غم رابهم ریخت
عطر تنت گلهای مریم را بهم ریخت

قوس و قزح برهان نظم ساده ای داشت
قوس لبت ترتیب عالم را بهم ریخت

چشمان تو آتش بپا کرد و جهان سوخت
یکباره سامان جهنم را به هم ریخت

وقتی که حوّا گشتی از فردای خلقت
زیباییت ایمان آدم را بهم ریخت

تمثال زیبای زلیخا داشت ابهام
تصویر تو آن طرح مبهم را بهم ریخت

عاشق که گشتی، قلب تو لرزید انگار
اینگونه شد که زلزله بم را بهم ریخت
...
رول مرغ سبزیجات
سمیرا بانو
۲۱
تقصیر دلم بود که چشمان تو را خواست
این سر به هوا مثل خودم عاشق دریاست

درگیر نگاهت شد و تا بام تو پر زد
بیچاره ندانست که این اول بلواست

شاعر شد از آن روز که چشمان تو را دید
این ولوله در شعر من از چشم تو برپاست

چشمان تو آمیزه ای از شور و ترانه است
آنجا که غزل نیز فراگیر و مهیاست

ناز تو نیاز دل دیوانه ی من شد
من شاعر چشم تو که بی وقفه تماشاست

آنقدر مرا در نفست جای بده که
این از نفس افتاده بگوید که مسیحاست

جرم تو که نیست این همه من عاشقت هستم
تقصیر دلم بود که چشمان تو را خواست
...
کیک  دو رنگه  وانیلی و کاکائویی یلدای من با فلیینگ موز خامه و گردو
سمیرا بانو
۲۶
بـودنم بی تـــــو محــــال است مبادا بـروی
زنـدگی زیــــر سؤال است مبــــادا بـــــروی

بنشیـــن تـا نشمـــــارم گــــــــذرِ ثانیــــه را
بی تــــو یک ثانیه سال است مبادا بــــروی

غیبتت را نتــوان هیــچ تحـــــمل بکنـــــم
در دلـــم جنگ و جــــدال است مبادا بروی

دل تــــو با دل مــن کی به تفــــاهم برسد؟
همـــــدلی شرط وصال است مبادا بــــروی

کلمـــات از لب تـو جــــاری و ســاری بشود
حــــرف تـــو شعـــر زلال است مبادا بـروی

لب تو قند من و چشم تو فنجان من است
نـوبتِ قهـــوه و فــال است مبــــادا بـــروی

بر سر راه تــو هـــر گوشه کمین کرده خطر
مـوسم صید غــــــزال است مبــــادا بـروی

سوز و سرمـــای شدیدی پسِ آبادیِ ماست
زوزه ی گـــــرگ و شغال است مبــادا بروی

ای عسل بـــاده حــــرامست ولی روی لبت
دو سه تــا بوسه حـــلال است مبـادا بروی
...
حلوا شیره انگور
زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند
...
...
سمیرا بانو
۶

...

۲۹ آذر ۹۷