برشتوک نخودچی

۳۱۱ لایک
۱۸ نظر
۱۰ آذر ماه۱۳۹۷

میگفت: زندگیت راجارنزن,خوشبختیت,بدبختیت,خوشحالیت,روزهای سردوسخت وبی روحت.میگفت:چشم بدزندگیت رابه آتش میکشد.میگفت:مردم,چشم دیدن خوشیهایت راندارند,چشمت میکنند به خاک سیاه مینشینی,میگفت:هرکجاکه میری فکرکن اسکناسی چسبیده کف پایت,گامهایت رابی ارزش نکن.حرامشان نکن,میگفت:درجایی لایی لویی سوراخی پس اندازی داشته باش,مبادامحتاج هرننه قمری شوی.میگفت:ضعف هایت راتقویت کن هرکاری راشده حتی کمی یادبگیر,جایی به دردت میخورد که فکرش را نمیکنی.راست میگفت,خوشبختیمان راجار نزدهمه چیزچنان برسرمان خراب شد,که آوارش سالهاست سایه اش ازسرمان کم نمیشود.عمرخوشیمان کوتاه بود.راست میگفت؛هرکجاکه بانازوعشوه وقروقمش رفتیم هرکس راکه کمترتحویل گرفتیم بیشترقدرمان رادانست.راست میگفت؛سرمان که به خوشی گرم بود,چنان زندگی زمینمان کوبیدوجیبمان راخالی که دستمان تامفرغ هم که فرومیرفت بازهم جاداشت.راست میگفت,آنقدرتمرین روزهای سخت کردیم,که سختی کشیدن عادتمان شد.روحت شادمادرجان,حرفهایت هنوزهم آویزه گوشمان است.
طلا☺

نظرات

ممنون دوست عزیز
چه عکس زیبایی، عجب متنی
عالیه گلم .لطفا منو فالو کنید
مشاهده سایر نظرات