دوست داشتنِ یک نفر ، مثل نقلِ مکان کردن به یه خونه ست ...
اولش عاشقِ همه یِ چیزهایی میشی که برات تازگی دارن ...
هر روز صبح از اینکه میبینی این همه چیز بهت تعلق داره حِیرانی...
بعد به مرورِ زمان ، دیوارها فرسوده میشن ...
چوب ها از بعضی قسمت ها پوسیده میشن و میفهمی که عشقت به اون خونه به خاطرِ کمالش نیست !
بلکه به خاطرِ عیب و نقص هاشه ...
تمامِ سوراخ سُنبه هاش رو یاد میگیری ...
یاد میگیری چطور کاری کنی که وقتی هوا سرده ، کلید تویِ قفل گیر نکنه...
یا دَرِ کمد رو چطور باز کنی که جیرجیر نکنه...
اینا رازهای کوچیکی هستن که خونه رو مالِ آدم میکنن ...
#فردریک_بکمن
...