تلنگر
نترسید از اینکه دختربچه هایتان زمین بخورند، اجازه دهید گریه کنند اما دوباره بایستند. بزرگتر که شدند گاهی از آنها بخواهید نان بخرند، حتی یک بار شده در صف بایستند. مطمئن باشید به کسی در صف نانوایی تجاوز نمیکنند! مطمئن باشید حرف در و همسایه که بگویند:" مرد نداشتند در خانه؟ " به پشیزی نمیارزد! همان قدر که آنها را برای آشپزی تشویق میکنید برای تعمیر قفل اتاق هم ترغیب کنید. دخترهایتان را اگر کلاس رقص میفرستید یک دوره هم دفاع شخصی بفرستید! باور کنید اینها به معنای فمنیسم بودن نیست! دوره ای نیست که بخواهند زنها در معدن کار کنند، دوران ما خطرناکتر از این حرفهاست! اینها را گفتم که دخترهایتان منتظر کسی نباشند که مثل پدرهایشان برایشان نان بیاورد!
که دنبال مردی مثل پدرهایشان در اینستاگرام و تلگرام نگردند!!! اینها را گفتم که دخترهایتان باور کنند میتوانند روی پای خودشان بایستند! که بدانند این روزها "جیگرم" به اندازه "ضعیفه" پنجاه سال پیش فحش است!
اگر رویای دخترتان خانم دکتر و خانم مهندس شدن است به او کمک کنید و بگویید "خانمِ آقای دکتر" و "خانم ِآقای مهندس" مدرک تحصیلی به حساب نمیآید! به آنها بگویید زیباترینند. نگذارید مات و مبهوت" عروسک" گفتنهای پسر مردم شوند!
به دخترهایتان بگویید هیچ خرس پشمی و هیچ دسته گل رزی به اندازه زحمت چندین و چندساله بزرگ کردنشان نمیارزد. به آنها بگویید ازدواج، تنها هویت آنها نیست، که هیچ شوالیه ای با هیچ اسب سفیدی قرار نیست آنها را به هیچ قصری ببرد!
از دخترهایتان بخواهید برای به دست آوردن خواستههایشان کار کنند که بدانند شوالیهها خودپرداز نیستند، که ازدواج فقط و فقط برای درو کردن پاساژها نیست.
یادشان بیاورید در دوره ای که خواستگارها، پدرزن پولدار میخواهند یا زن پولساز، باید سعی کنند خودشان شوهر خوبی باشند!
به دخترهایتان اجازه بدهید زمین بخورند و دوباره بایستند! به دخترانتان اعتماد کنید و آنان را به تجربه های بزرگ دعوت کنید و بگذارید از حلقه ی بسته تجربیات کوچک، قابلیت های رشد نیافته و باز هم تجربیات کوچک رهایی پیدا کنند. بعد از آن خیالتان از چند نسل بعد خودتان راحت باشد.
#دکتر_غزل_رحیمی
...