چهلمین روز از داغ از دست دادن شهید سپهبد قاسم سلیمانی می گذرد و هنوز هم داغ آن برای مردم ایران تازه است. مگر می شود به زودی این داغ را فراموش کرد؟ مگر می شود که دل و روح ما ایرانیان آرام بگیرد. ما کسی را از دست دادیم که به مانند نزدیک ترین فرد زندگیمان دوستش داشتیم. آری به راستی که همه ی ما احساس می کردیم که شخصی از نزدیکترین اعضای خانواده مان را از دست داده ایم؛ همه ی ما احساس می کردیم که فرزندان حاج قاسمیم و پدرمان را از دست داده ایم! آخر حاج قاسم به مانند پدری مهربان برای ایران از خودگذشتگی می کرد.
مالک اشتر ایران چهل روز است که دیگر نیست؛ چهل روز است که عطر وجودش به مشام خانواده اش و ایران و ایرانی نمیرسد؛ چهل روز است که پیکر مطهرش در جایگاه ابدی اش آرام گرفته. حاج قاسم تو رفته ای و می دانیم که نمی آیی. اما بعد از چهلمین روز، هنوز هم داغدارت هستیم. کاش هیچوقت آن روز نحس که تو در آن به شهادت رسیدی سر نمی رسید. آن روز درست است که برای تو روز رسیدن به خواسته ات بود، اما برای ما روز گرفتن جگرگوشه مان بود.
...