عکس polo morqe majlesi

polo morqe majlesi

۲۷ آذر ۹۹
من به دنیا آمده‌ام که دوست بدارم
آیا از شکوفه‌های سفید، انتظاری غیر از سیب معطر داری؟
بذر این احساس را
تو در دلم کاشتی ... همان روز که باران می‌آمد و ما
ترجمان قطره‌ها را بلد بودیم و
به هفت رنگ رنگین گمان، نقش چشمان تو هم، اضافه شد.

به من بگو
چگونه نامت را با ضمیر مالکیت «میم» صدا نزنم وقتی که تو
تُرد نگاهم می‌کنی و شیرین می‌خندی و تلخ، رو بر می‌گردانی؟
به دلم سخت نگیر
در این زمانه‌ای که غم، از در و دیوار دنیا بالا می‌رود
تو با من بمان
تو گرم، حاضر باش و آن چنان باقی،
که چای‌مان سرد شود
تو آرام شعر بخوان و آن چنان محکم
که باور کنم ترانه‌های معاصر هم مثل دیوان ِ خواجه ی شیراز
فال ما را بلدند.

بگذار آن روز موعود خوشبختی، همین فردای پیش رو باشد
با آواز بلند آفتاب
با زمزمه ی نام زیبای تو.
...