عکس نان پیده (ترکیه)
منیژه
۲۸
۲k

نان پیده (ترکیه)

۲۷ بهمن ۹۹
🔘داستان کوتاه

حضرت ابراهیم بسیار میهماندوست بود و تا میهمان به خانه او نمى‏ آمد، غذا نمى‏ خورد.
زمانی فرا رسيد كه يك شبانه روز، هیچ میهمانی بر او وارد نشد؛ پس از خانه بيرون آمد و به جستجوى میهمان پرداخت.

پيرمردى را ديد، جوياى حال او شد، ولی فهميد آن پيرمرد، بت پرست است. حضرت ابراهيم گفت:
«افسوس! اگر بت پرست نبودی، میهمان من می ‏شدى و از غذاى من مى ‏خوردى»
پيرمرد از كنار ابراهيم گذشت.

در اين هنگام جبرئيل بر ابراهيم نازل شد و گفت:
«خداوند مى‏ فرمايد اين پيرمرد، هفتاد سال مشرک و بت پرست بود، ولی ما رزق او را كم نكرديم. اينک که غذای يک روز او را به تو حواله نموديم، تو به خاطر بت‏ پرستى، به او غذا ندادى!»
حضرت ابراهيم عليه ‏السلام پشيمان شد و به جستجوى آن پيرمرد رفت. او را پيدا كرد و با اصرار به خانه خود دعوت نمود. پيرمرد بت پرست گفت:
«چرا بار اول مرا رد كردى، ولی حالا دعوت می کنی؟»
حضرت ابراهيم ، پيام و هشدار خداوند را به او خبر داد.

پيرمرد به فكر فرو رفت و گفت:
«نافرمانى از چنين خداوند بزرگوارى، دور از مروت و جوانمردى است.»
آن گاه به یگانگی خداوند اقرار نمود و آيين ابراهيم عليه‏ السلام را پذیرفت.

جوامع الحكايات(محمد عوفى)،صفحه ۲۱۱

─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
...
نظرات