تولد یه دختر خانم بود و مادرشون به من کیک تولدش و سفارش داده بود و چون تولد برادرشون که یه آقای میانسال هستن هم مهمونشون بود به تعداد مهموناشون کاپ کیک خامه ای هم سفارش دادن گفتن کاپ کیک ها و قبل شام میارم و به عنوان تولد برادرم
تا روز تحویل کیک شد قرار بود ساعت ۵ عصر بیان کیک و کاپ کیک ها رو تحویل بگیرند که ساعت ۲ زنگ زدن که من هر چی فکر کردم زشته که به داداشم بگم کاپ کیک برات سفارش دادم برای داداشم هم کیک درست کن از ایشون اسرار و اسرار از من نه که نه چون هم حسابی خسته بودم از درست کردن سفارش ها هم آشپزخونه رو تازه همون لحظه تمیز کرده بودم و روز جمعه ام بود گفتم کیک و که تحویل دادم سریع بزنیم بیرون 😅😅
خلاصه نیم ساعت تمام با این خانم حرف زدم و آخرش حریفش نشدم و من و مجبور کرد کیک بزنم براشون 🤪
خلاصه کیک و زدم و موقع کاور کردن کیک شد قرار بود کیک طوسی رنگ بشه من از اونجا که تند تند داشتم کار میکردم از دستم در رفت رنگ مشکی زیاد زدم تو خامه و خامه شد طوسی خیلی تیره تو یه لحظه نمی‌دونم چرا این فکر به ذهنم رسید که دو سه تا قطره رنگ ژله ای سفید هم قاطی کنم شاید رنگ خامه روشن تر بشه و دو سه تا قطره رنگ سفید هم قاطی خامه کردم و نمی‌دونم چرا رنگ خامه شد بنفش😂🙈
دیر هم شده بود و قرار بود نیم ساعت بعدش کیک و تحویل بدم خلاصه با همون خامه بنفش کیک و کاور کردم و بعد کاور کردن کیک زنگ زدم به این خانم که رنگ کیک بنفش شده ایشون یه خانم خیلی حساس گفت وای داداش من ۵۰ سالشه کیک بنفش مگه برای اون سن میشه زشته که گفتم دیگه ببخشید واقعا نمیتونم رنگ کیک و عوض کنم ولی تزئینی میکنم که برای سن و سال جنسیتشون بد نباشه 🤪🤪

دیگه شد این کیک و خدا رو شکر بعد از تحویل دادن کیک زنگ زدن و کلی تشکر کردن و از کیک خیلی خوششون اومد 😍😍

ولی هنوز من موندم چرا رنگ سفیدی که قاطی خامه طوسی تیره کردم رنگ خامه رو بنفش کرد 😝😝
اینم داستان این کیک پر ماجرا و فوق عجله ای 😁