#میلاد_امیرالمومنین_علیهالسلام_مبارک سلام به همه کدبانوهای پاپیون 🌹
یه شعر خیلی زیبا از آقای برقعی هست خیلی قشنگه به نام خانه پدری😍🥺 متن شعر رو براتون میگذارم این روزها در ماه رجب معروف به ایام البیض ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ رجب خیلی التماس دعا دارم🤲🏻 ان شاءالله برات زیارت نجف و کربلا و عتبات عالیات برامون ثبت کنن 🥺🥺🥺🥰😭🤲🏻🤲🏻🤲🏻 درباره عکس ها یه توضیحی بدم عکس اول و دوم کیک هویج با دستور دوست خوبم فاطمه خانم قادری هست ... عکس سوم چرخش زیبای کبوترها دور گنبد قشنگ مولا جانم امیرالمومنین هست عکس از طرفی گرفتم که ناودان طلا هست🥺😭 امسال مولا به سرم منت گذاشتن راهم دادن شرمنده لطف مولا بودم و هستم و خواهم بود🥺😭 الهی هرکس تا حالا نرفته نجف قسمت و روزیش بشه بره زیارت مولا و آرامش حرم امیرالمومنین رو حس کنه هرکس هم رفته باز هم قسمت و روزیش بشه🥺🤲🏻 عکس چهارم امسال برا اولین بار چشمم روشن شد به ایوان طلای مولا و چقدر زیبا چقدر نورانی چه حس قشنگ و دوست داشتنی ای داره جلو ایوون طلای امیرالمومنین وایسی و اشکات بریزه مولاجانم ممنونم😭❤️
عکس پنجم از شیشه حائل بین خانم ها و آقایان در حرم امیرالمومنین گرفتم و جمله زیبای علی حبه جنه قسیم النار و الجنه مشخصه 🥺😭 مولاجان روز محشر ما رو هم شفاعت کنین😭
عکس ششم از نرده های قشنگ داخل صحن و حرم مولاجانم و عبارت یا علی🥺🥰
عکس هفتم از غذای حضرتی عتبه علویه که تو نجف در ایام اربعین گرفتم و خواستم این عکس ها یادگاری در پیجم بمونن خیلی خیلی التماس دعا دارم 🌹
آه ای شهر دوست داشتنی
کوچه پس کوچه های عطرآگین
ای مرور تمام خاطره هات
چون دهین ابوعلی شیرین
سرخوشی های بی حدم می زد
پرسه در کوچه های بی هدفی
دعوتم کرد سمت طعم بهشت
ناگهان عطر قیمه ی نجفی
سیدی ! گم شدم ، حرم ، مولا
از کجا می شود به او برگشت ؟
عربی گفت و من نفهمیدم
باید از شارع الرسول گذشت
زخمی ام التیام می خواهم
التیام از امام می خواهم
السلام علیک یا ساقی
من علیک السلام می خواهم
سنگ دُر می شود در این وادی
صاحبان جواهرند همه
واژه واژه با امین الله
زائران تو شاعرند همه
در حرم گم شدم که می دیدم
بین دریای بیکران دریا
ریخت مضمون تازه در شعرم
صحن نو ، صحن حضرت زهرا
فرصت با تو بودنم چون ابر
لحظه لحظه می شود سپری
غرق آرامش پر از رویا
حرم توست خانه ی پدری
لنگر آسمان ، ستون زمین
تو به جبریل داده ای پر و بال
مستی ام را خودت دو چندان کن
یا علی یا محول الاحوال
باز هم در شکوه ایوانت
مستم ، آشفته ام ، پریشانم
دارم آن شعر روی ایوان را
جای اذن ورود میخوانم
” ز ایران درگهت را بر در خلد برین
می دهند آواز طبتم فادخلوها خالدین “
بین این چهارپاره خوابم برد
رفتم از خویش و دفترم جا ماند
یک نفر مثل من درون حرم
داشت شعری برایتان می خواند
.
” علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من ، به خدا قسم ، خدا را “
سید حمیدرضا برقعی
برای سلامتی پدرها و برای شادی روح پدران آسمانی صلوات 🌹
#جانم_امیرالمومنین#ولادت_امیرالمومنین#نجف #خانه_پدری#یا_علی(ع)#اللهم_عجل_لولیک_الفرج