شب یلدا واسه پدربزرگم شب جمعه ای گرفتن وعمه وعمو و.. از تهران و... اومدن واینکه تازه سه ماه ازفوت پدربزرگم گذشت همشون دمغ بودن دل درست کردن کیک و... نداشتن توی ی ساعت کیک وپختم وخامه رنگی کردم زدم روکیک و یه بسته ژله زدم روش بعد خودش گرفت ی مدل گرد ازش در اوردم وحدود 10تابرشی یکم گندم و خرما ارده وتخمک با 4تاپرتقال 4تاسیب 😂😂فقط اینا توخونه بود اونم مال چندروز پیش موند توخونه البته دامادمونم اومد یکم پفیلا داشتم اونارو هم درست کردم زود چیدمشون توسینی کیک گذاشتم ورفتم ی بسته چیپس وپفک وچوب شورگرفتم اوناروهم چیدم ی گوشه رفتم ک ژله هارو از یخچال دربیارم دیدم دوتاهم لبو دارم😋😋ربع ساعت گذاشتم تو زودپز تاپختن وپوست وخرد و.. اوناروهم کنارش گذاشتم ژله ی بسته آلورا داشتم و ی کیوی باهم قاطی کردم ابجوش ریختم و 2قاشق ژلاتین ریختم تازود ببندن هرلایه شاید 3دقیقه تویخچال نمیزاشتم قالباشونم اندازه کف دست بودن وکم ارتفاع درست کردم زود اماده میشدن براقرمز رنگ قرمز زدم براسبز رنگ ژله ای سبز وسفیدم کمی شیر
وقتی چیدم بنظرخودم خوب اومد توی یکساعت اماده کنی و... سینی عین ایناک واسه عروس چیز میزمیارن گذاشتم توسرم ازدست بچه ها ک دست نزنن خرابشون کنن کلی پله وبالا رفتم هلک هلک کسی ام نموند ازفامیل همه رفتن البته میدونستم رفتن 😂ک بردمشون
بعد وقتی گذاشتم جلوشون کلی خوش حال شدن وتشکر و... ک چرا زحمت کشیدی وازااین حرفااااا البته یکی از چیزهایی ک بردم ویار ی زن باردارم بوددددد ک کلی خوشحال شد گفت خیلی اینچیزا توبارداری دوست دارهههه
اینم قصه شب یلدای من 😅😅😍⛹️‍♂️🌱