راستش اصلا تجربهی خوبی از معاشرت با آدمها و حتی ارتباط گرفتنهای سادهی جهانم ندارم. به هرکس نزدیک شدم، احساس کرد آنقدرها که فکر میکرده پوستِ طاقتم ضخیم نیست و آنطور که به نظر میرسیده، قوی نیستم و سعی کرد مرا و دستاوردها و غرور مرا بشکند. من حتی برای سادهترین معاشرتها، زیاد با خودم کلنجار رفتم و زیاد پا روی خطوط قرمز روانم گذاشتم و تاوانهای سنگینی پرداختم و در نهایت به این نتیجهی تلخ رسیدم که "باید فاصله بگیری و از دور محترم باشی و از دور دوست داشتهشوی... آدمها از نزدیک، فقط قضاوت میکنند و آسیب میزنند." نزدیک که میشوی، انگار درخت بلندی باشی که شاخههاش تا زمین رسیده، دست دراز میکنند و کمرت را میشکنند، دست دراز میکنند و از تو بالا میروند و به بخشهای ناشناخته و دور از دسترس وجودت، دست پیدا میکنند...
بلند باش و دست نیافتنی و دور ایستاده از جهان آدمها... باور کن به هیچجای جهان بر نخواهد خورد اما تو دلایل کمتری برای رنج کشیدن خواهیداشت.
#نرگس_صرافیان_طوفان
...