دستت را می گذاری روی مرزیترین نقطه وجودت یک حس گمشده آهسته شروع میکند بـه جوانه زدن و سلام میکنی، چشمت مست تماشای گنبد طلا میشود. بو می کشي تا ریه هایت پر شود از عطر حضور. نگاه مهربان امام رضا و احساس تازگی اندیشههاي خسته ات را فرا میگیرد. زیر لب زمزمه میکنی یا ضامن آهو یا غریب الغربا حواست بـه من هست؟ دلت را جا گذاشتی در حرم و گره اش زدی بـه ضریح امام رضا.
یا امام رضــا” اگر بناست کـه
لطف کسی بـه ما برسد …. .
خدا کند فقط از جانب شـما برسد….
نخواه منت بیگانه بر سرم باشد….. .
خوش اسـت خیر همیشه از
آشنا برسد… .ولادتت مبارک امام رضا جانم عشق ترین عشق دنیا♥️♥️♥️🥰
...