گالری گردی🧹یادش بخیر🥺
دهات که رفته بودیم🏕️
علیرضا شیفت بود،منم گفتم بذار یه صبحونه ی لاکچری درست کنم،بیاد خستگیش در بره😍
منم دست بکار شدم و میز و وسایل ها رو بردم حیاط و شروع کردم تدارک صبحونه دیدن😋،عکس آخری هم ساعت ۷صبح بردم دم در همسایه که برادرشوهرمه🤣بنده خداها خواب بودن😂
...