
آشپزی با عشق
۴ روز پیش
به یاد دارم که سال سوم ابتدایی بودم؛ یک هفته قبل از اردو، ذهنم پر از رویاهای شیرین بود. شبها برای خودم برنامه میچیدم، شعرهایی که قرار بود در اردو بخوانم را تمرین میکردم و حتی مسیرها و بازیها را در ذهنم تصویرسازی میکردم. هر لحظهی انتظار، مانند جواهری در دل روزهایم میدرخشید و دلم را پر از شور و شعف میکرد.
اما روز اردو، باران شدید همه نقشهها و برنامهها را برهم زد. ما مجبور شدیم تمام روز را در فضای بسته بگذرانیم و آن همه رویا و انتظار به ظاهر بیثمر شد. اگر تنها به آن روز نگاه کنیم، شاید تجربهای معمولی و حتی کمی ناامیدکننده به نظر برسد. اما وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم که همه آن شور و شوق، همه آن رویاپردازیها و آمادگیها، ارزشمندترین بخش تجربه بودند؛ آن شادی قبل از رسیدن، رنگ و معنا به هر لحظه بخشید و به من یاد داد که خوشحالی واقعی در انتظار و درون ماست، نه در نتیجه و شرایط بیرونی.
شادیای که قبل از رسیدن در دل میرویاندیم، گوهر نابی است که هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند از ما بگیرد.
اما روز اردو، باران شدید همه نقشهها و برنامهها را برهم زد. ما مجبور شدیم تمام روز را در فضای بسته بگذرانیم و آن همه رویا و انتظار به ظاهر بیثمر شد. اگر تنها به آن روز نگاه کنیم، شاید تجربهای معمولی و حتی کمی ناامیدکننده به نظر برسد. اما وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم که همه آن شور و شوق، همه آن رویاپردازیها و آمادگیها، ارزشمندترین بخش تجربه بودند؛ آن شادی قبل از رسیدن، رنگ و معنا به هر لحظه بخشید و به من یاد داد که خوشحالی واقعی در انتظار و درون ماست، نه در نتیجه و شرایط بیرونی.
شادیای که قبل از رسیدن در دل میرویاندیم، گوهر نابی است که هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند از ما بگیرد.
...
نظرات
اولین نفری باشید که نظر میدهید.
طرز تهیه و دستور پخت های مرتبط

مربا انجیر رژیمی

حلوا رنگی

حلوا کفگیری

حلوا کنجد

پلو سبزیجات با لوبیا قرمز

سوپ گیاهی
عکس های مرتبط