"ڪجایی"

تنها یک ڪلمه ساده نیست!


بعضے وقتا خیلے معنے داره...
مثلا یعنے چرا پیشم نیستی؟
چرا سراغم نمیاے؟ چیڪار میڪنی؟
ڪجایے به معنے فضولے ڪردن نیست..
"ڪجایی" یعنی:
برام مهمی... یعنے به یادتم... یعنے دلم برات تنگ شده...
بعضے وقتا از ڪنار ڪلمات نباید ساده گذشت...!!!M'M

من با کسانی که به تقدیر معتقدند هم‌نظر نیستم. آن‌ها آه‌و‌ناله سر می‌دهند و مسئولیت همه چیز را از شانه‌های خود برمی‌دارند و منتظر ترحم دیگران می‌مانند. من معتقدم آدم خودش مسیر زندگی‌اش را تعیین می‌کند. من خودم مسیر زندگی‌ام را تعیین کرده‌ام و همین است که به آن ارزش می‌بخشد. و مسئولیت همه‌چیز را هم بر عهده می‌گیرم.
 

🍂
حتما که نباید سفر به آنتالیا و تایلند باشد !
یا گشت و گذار تویِ پاساژهایِ لوکس و شام خوردن توی رستوران هایِ سوپرلوکس ... !
حتما که نباید تویِ استخرهایِ مدرن و جِتِ شخصی یا ماشین هایِ آنچنانی باشد ... !
یعنی هنوز نفهمیده اید ؛
که خوشبختی ، هیچ ربطی به ثروت ندارد ... !؟
ببینم ؛
شده در یک تابستان ، با "آبدوغ خیار" ، یک سر تا بهشتِ خدا رفته باشید ؟!
کدامتان تا به حال زیرِ دوشِ آب گرم ، با بیخیالیِ تمام ، سیب ، گاز زده اید ؟!
یا مثلا اُملت را با نانِ آب کشیده نوشِ جان کرده اید ؟!
شده اصلاً که با یک آهنگِ خارجیِ ملایم ، چشمانتان را ببندید و برای خودتان کلی خیالبافی هایِ دِنج و عاشقانه کنید ؟!
شده بدونِ چتر زیرِ باران قدم بزنید ؟!
یا تنهایی بروید کافه و کلی هم خودتان را سرِ میز تحویل بگیرید و حالتان با خودتان خوب باشد ؟!
یک فنجان چایِ دبشِ عصرانه پایِ پنجره چی ؟! خورده اید ؟!
خواستم بگویم ، آدم هایِ مثبت ، هرجا که باشند و با هر شرایط و هر دلخوشیِ بزرگ یا کوچکی ، حالِ لحظه هایشان خوب است ...
خودتان را گول نزنید ؛
زندگیِ مدرن و لاکچری بهانه است ...
خیلی ها ، حسرتِ همین شادی هایِ نقلی و ساده را دارند ...

گاهے تنهایی...
زیباترین شڪل زندگے می‌شود...
وقتے دنیایت را..
آدمهایے پر ڪرده اند..
ڪه هیچ درڪے از احساست ندارند...!
گاهی تنها بمان و دست احساس
به سوے هیچ ڪسے دراز نڪن...!
بگذار روحت...
ڪمے دورتر از...
شلوغے ها آرام بگیرد..

میخواهمت ولی دوری
خیلی خیلی دور..
نه دستم به دستانت میرسد
نه چشمانم به نگاهت
چاره ای کن
تو را کم داشتن
کم نیست
درد است...M,M

زندگی فرصتی است ، غیر قابل بازگشت ...
زندگی موهبت است ، بپذیریدش
زندگی زیباست ، تحسینش کنید
زندگی تکاپو است ، به آن تن دهید
زندگی شادمانی است ، برایش نغمه سر دهید
زندگی تعهد است ، به عهدش وفا کنید
زندگی گرفتاری است ، تحملش کنید
زندگی راز است ، کشفش کنید
زندگی لذت است ، از آن بهره ببرید
زندگی امید است ، آرزویش کنید
زندگی سفر است ، به پایانش برسانید
زندگی مساله است ، حلش کنید
زندگی هدف است ، آن را به دست آورید
زندگی نبرد است ، در آن جرات حضور داشته باشید‍‍
به خدا توکل کنید و امیدوار باشین که روزی آرزوهاتون برآورده می شه ....

فردی که منفی گراست ،این گونه فکر میکند:(من نمی توانم)
فردی که مثبت اندیش است،این گونه فکر می کند:(من میتوانم)
فرد منفی گرا به مشکلات فکر میکند.
فرد مثبت اندیش بر روی راه حل متمرکز می شود.
فردی با نگرش منفی در پی عیوب افراد است.
فردی با نگرش مثبت خوبی های دیگران را می بیند.
فرد منفی گرا روی چیزی که ندارد متمرکز می شود.
فرد مثبت اندیش بابت چیزهایی که دارد شکر گزار است.
فردی که نگرش منفی دارد محدودیت ها را می بیند.
فردی که نگرش مثبت دارد امکانات را می بیند.

نگرش شما همانند
پنچره ای است رو به دنیای پیرامون شماست

🥀
تو را دوست می‌دارم
بی آنکه بدانم تو ضرورتِ منی
آب را که می‌نوشی
هوا را که می‌بلعی
نمی‌فهمی جیره‌بندی چه مکافاتی‌ست
تنها در نبودِ تو بود
که فهمیدم
دوست داشتنِ تو
مایه‌ی حیات من است...

🍂
تصادفى و از يك جايي شروع مى شود
رابطه را مى گويم

با الفاظ مودبانه و زيركانه!
بعد از زمانى كوتاه
صميميت اين وسط به وجود مى آيد
ديگر ( شما ) كنار مى رود و ( تو ) جايگزين مى شود!
كم كم عادت مى كنيم به وجود همديگر
به جايي مى رسيم
كه عادت ها
شكل جدي ترى به خود مى گيرند
و دوست داشتن ها نمايان مى شود !
ساعت ها روزها و شبها سپرى مى شوند
و ما وابسته تر از روز قبل مى شويم
و به جايي مى رسيم
كه اگر ديگرى نباشد زندگى برايمان بي معنا مى شود!
حال خوبمان را ، بود و نبودمان را
گره مى زنيم به وجود آنِ ديگرى
و خدا نكند
كدورتى به وجود بيايد
و رابطه ى مان دستخوش تغييرات شود !
در خوشبينانه ترين حالت ممكن
چند ماه
خواب و خوراك نداريم
تمام دقايقمان
پر مى شود با مرور خاطرات
و اشك هايمان
هميشه آماده ى باريدن است
نه دل و دماغي برايمان مى ماند
نه هوش و حواسي
فقط زنده ايم و نفس مى كشيم
اما زندگى كردن را از ياد مى بريم و در اين ميان
چيزى كه خوب در وجودمان ريشه مى دواند
حس بد بي اعتمادى ست!
ديگر نمى توانيم به كسي اعتماد كنيم
و هر كسي هم كه نزديكمان شود
تمام حركاتش را زير ذره بين مى گيريم
و با بهانه هاى مختلف عذرش را مى خواهيم !
حال تجسم كن
دوباره او از راه برسد
هم مى خواهى اش
هم از برقرارى رابطه ى دوباره مى ترسي
هم دوستش دارى
هم با تمام وجود از او ناراحتى
سردرگم مى شوى بين حال و گذشته
و در نهايت
بي اعتمادى غلبه مى كند بر وجودت
و چشم مى بندى روى گذشته و حال
و مى روى تا خود را به آينده ى بدون او واگذار كنى
شايد يكى از راه برسد
كه آن اعتماد از دست رفته ات را برايت به ارمغان بياورد
يكى كه مثل هيچكس نباشد ....

وقتی می‌گویم دیگر به سراغم نیا، فکر نکن که فراموشت کرده‌ام، یا دیگر دوستت ندارم، نه. من فقط فهمیدم:
وقتی دلت با من نیست؛ بودنت مشکلی را حل نمی‌کند، تنها دلتنگترم میکند!!