zahra khorsandi
zahra khorsandi

دستور پختی یافت نشد

اولین تجربه کار با خامه
zahra khorsandi
۳۶
سلام دوستان
این کیک رو برای تولد همسرم درست کردم میدونم زیاد خوب نشده اما خواستم تو پیجم باشه یادگاری
میخوام یه داستان از کرامت امام رضا براتون تعریف کنم
چند سال پیش تو حرم یه خادم این داستان رو برای من و دوستانم که برای اردو از طرف آموزش و پرورش شهرمون به مشهد اومده بودیم تعریف کرد :
صد و پنج سال پیش خان یکی از روستاهای شمال کشور تصمیم میگیره بیاد زیارت امام رضا مشهد.
زمان زیادی طول میکشه تا برسه به مشهد و وقتی برای اولین بار میاد حرم شب چهارشنبه بوده چشم این بنده خدا به روی حقایق باز میشه و میبینه که از حدود صد نفری که داخل صحن انقلاب امروزی نشستن از جایی که تقریبا بیست نفر نشستن مسیر نوری به سمت گنبد مطهر آقا وصل شده😔
و میبینه نوری انگار از جای خیلی دوری وصل شده به گنبد آقا ، نگاه که میکنه میبینه این نور انگار از پشت بوم مسجد روستاشون وصل شده به آقا!
خلاصه این آقا بعد از زمانی که قصد موندن داشته برمیگرده به روستاشون در حالی که این ماجرا توی ذهنش بوده .
مسجد روستای این آقا خادمی داشته که این آقای خان روستا زیاد این خادم رو تحویل نمیگرفته ؛ وقتی خان برمیگرده همه برای گفتن زیارت قبول و گرفتن سوغات به استقبال خان میرن از جمله خادم مسجد.
خادم جلو میاد و بعد از گفتن زیارت قبول به خان میگه برای منم دعا کردی؟ خان میگه اسمتو نبردم اما به طور کلی برای اهالی دعا کردم! خادم میگه خان وقتی شما رسیدین مشهد من حساب کردم شب چهارشنبه بود من خیلی دلم برای آقا امام رضا پر میکشید رفتم رو پشت بوم مسجد و از اونجا آقا رو زیارت کردم!
و خان تازه متوجه میشه که زیارت این آقا از راه دور از زیارت خیلی از افرادی که داخل حرم بودن مقبول تر بوده!
وقتی خادم حرم این ماجرا رو برای ما تعریف کرد ازمون خواست به هر کسی که دلش زیارت آقا رو میخواد اما نمیتونه بره زیارت بگیم این داستان رو.
چه بسا افرادی از راه دور زیارت مقبول تری داشته باشن تا مایی که همسایه آقاییم!
...
شله زرد
zahra khorsandi
۲۸

شله زرد

۲۸ مرداد ۰۱
نذری خاله (مادرشوهر😅) عزیزم
...
کلوچه کنجدی نذر حضرت عباس
zahra khorsandi
۳۵
#حسینی_ام
چند خط روضه 👇
وقتی علی اکبر به میدان میرفت آقا امام حسین فرمود علی جان چند قدم پیش چشمانم راه برو! یعنی " خدا حافظ علی"! زنان اهل حرم گفتند علی جان به غربت ما رحم کن😭
وقتی قاسم به میدان میرفت آقا برای خداحافظی با قاسم شدیدا گریستند تا حدی که نقل شده آقا از شدت گریه بیهوش شدند!
و خدا میداند چه بر سر اهل حرم آمد وقتی یادگار برادرشان امام حسن را فرستادند که " برود "
هر کدام از این خانواده ماجرایی این چنین دارد "خداحافظی "
آمده اند اینحا تا کشته شوند و همه میدانستند که مردانشان زنده برنخواهند گشت....
اما....
آقایی را میشناسم که با او خداحافظی نکردند! همه مطمئن بودند عموی بچه ها برمیگردد! سکینه جانش، دختر برادرش ، نوه‌ی مادرش زهرا منتظر آب است! رنگ لالایی رباب تغییر کرده!" علی جانم بی تابی نکن عمو صدای گریه ات را شنیده!"
عمو برمیگردد بچه ها مشک هایتان را بیاورید ....
رقیه جان نگران علی اصغر نباش این بار عمو رفته تا آب بیاورد!
اصلا چرا آب اینقدر بی ادب است که خود به التماس عمو نیامده؟
عمو شرمنده بچه ها شد اما آب بیشتر شرمنده سقا شد! این ننگ تا ابد بر پیشانی فرات خواهد ماند
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
وقتی به کربلا از این زاویه نگاه کردم یکی دیگه از دلایلی که روضه آقا اباالفضل رو دردناک ترین روضه کربلا برای من کرده ، فهمیدم.....
من به فدای اون لحظه ‌ی حضرت زینب که دید برادرش دست به کمر عمود خیمه‌ی عباس رو برداشت😭😭😭
...
تهچین مرغ
zahra khorsandi
۳۰

تهچین مرغ

۹ مرداد ۰۱
#حسینی_ام
عکس آخر قیمه نجفی دهه اول محرم پارسال کنار باب القبله امیر المومنین🥺🥺
یا حضرت عشق!
بیقرارم برای بین الحرمین‌ ، برای این که با نهایت غم از حرم بیرون بیایم و چشمم به گنبد سقا بیفتد و با شوق و عجله آن خیابان بهشتی را تا حرم مظهر غیرت بدوم!
از شما چه پنهان چند روزی است خواب به چشمم نمی آید مدام با خودم تکرار میکنم " پارسال دوم محرم تست کرونا دادم برای پرواز...."
" چنین روزهایی وسایلم رو جمع کرده بودم ..."
" چه قدر خورشت لوبیا چیتی حضرتی شما خوشمزه بود..."
آقاجان!
چند روزی است دارم دیوانه میشوم با فکر به اینکه راستی شما چه حالی داشتید وقتی از حرم با صدای یا اخای عباس به سمت علقمه رفتید ...
آقا جمله‌ی " انکسر ظهری " شما دارد مرا میکشد...
دلم یک شب اقامت در خیمه گاه را میخواهد دل تنگم آن قدر که نفس کشیدن برایم سخت شده ...
راهم میدهید؟
...
فلن کیک فنجانی( بدون فر و همزن )
zahra khorsandi
۲۶
با دستور leili.a عزیز😍
خیلی راحت و البته زیبا
عید سعید غدیر هم بر همه محبین امیرالمومنین مبارک باشه😍
...
نان شیرمال
zahra khorsandi
۳۸

نان شیرمال

۲۰ آذر ۰۰
اولین تجربه پاپیونی من😊
...