•دسر•

۱ اسفند ۰۲
۴۶۳
یه‌بار که داشت سیگار می‌کشید برگشت گفت «تو تا حالا سقوطِ یه عقاب رو دیدی؟» ندیده بودم. گفت «گریه کردنِ ماهی‌هارو چی؟ اونم ندیدی نه؟» با سر حرف‌ش رو تایید کردم. کفِ دستش رو خاروند و گفت «منم ندیدم. بعضی چیزا دیدنی نیست انگار. اتفاق می‌افته‌ها ولی دیده نمی‌شه. سقوطِ عقاب. اشکِ ماهی. خنده‌ی لاکپشت. درد انسان. دلتنگی.»
...