📜 درمان بیماری ها با طب سنتی
✅ درمان ریزش موی زنان
زنان به علت ناپرهیزی ، استرس و عصبانیت موهایشان می ریزد
✍ نسخه درمانی
۱. روغن مالی ملاج سر با روغن سیاه دانه
۲. استشمام عطر شبانگاه
۳. خوردن شبی یک لیوان عرق رازیانه با کمی عسل در ایام پاکی
۴. ماساژ کف سر و یا شانه کشیدن موها با برس فلزی روزی ۵ الی ۱۰ دقیقه
۵. پیاده روی در سنگلاخ یا سطوح ناهموار ایا ماساژ کف پا روزی نیم ساعت
۶. ترک یا کاهش جدی سردی ها مخصوصا شب ها
۷. بادام درختی روزی ۱۴ عدد
۸. خوردن فسنجان بادام هفته ای ۲ تا ۳ وعده
📚
#داستان_شبمردی در یك خانهی كوچك، با باغچهای بزرگ و بسیار زیبا زندگی می كرد.
او چند سال پیش در اثر یك تصادف، بینایی خود را از دست داده بود و همهی اوقات فراغتش را در آن باغچه به سر می برد.
گیاهان را آب می داد، به چمنها می رسید و رزها را هرس می كرد. باغچه در بهار، تابستان و پاییز، منظرهای دلانگیز داشت و سرشار از رنگهای شاد بود.
روزی، شخصی كه ماجرای باغبان كور را شنیده بود، به دیدار او آمد. از باغبان پرسید:
«خواهش می كنم، به من بگویید چرا این كار را می كنید
آن گونه كه شنیدهام، شما اصلاً قادر به دیدن نیستید.»
«بله، من كاملاً نابینا هستم!»
«پس چرا این همه برای باغچهی خود زحمت می كشید؟ شما كه قادر به تشخیص رنگها نیستید، پس چه بهرهای از این همه گلهای رنگارنگ می برید؟»
باغبان كور به پرچین باغچه تكیه داد و لبخند زنان به مرد غریبه گفت:
«خب، من دلایل خوبی برای این كار خود دارم. من همواره از باغبانی خوشم می آمد.
به نظرم میرسد كه دست كشیدن از این كار به سبب نابینایی، دلیل قانعكنندهای نیست.
البته نمیتوانم ببینم كه چه گیاهانی در باغچهام می رویند؛ ولی هنوز می توانم آنها را لمس و احساس كنم.
من نمی توانم رنگها را از هم تشخیص دهم، ولی می توانم عطر گلهایی را كه می كارم، ببویم و دلیل دیگر من، شما هستید.»
«چرا من؟ شما كه اصلاً مرا نمی شناسید!»
«البته من شما را نمی شناسم، ولی گاهی اوقات، شخصی چون شما از اینجا رد می شود و كنار باغچهی من می ایستد.
اگر این تكه زمین، باغچهای بدون گیاه و خشك بود، دیدن منظرهی آن برای شما خوشایند نبود.
به نظر من نباید از انجام كاری به این سبب چشمپوشی كنیم كه در نگاه نخست، سود چندانی برای خود ما ندارد؛ در صورتی كه ممكن است كمك ناچیزی به دیگران بكند.»
مرد به فكر فرو رفت و گفت: «من از این زاویه به موضوع نگاه نكرده بودم.»
باغبان پیر لبخند زنان به سخن خود ادامه داد:
«به علاوه مردم از اینجا رد می شوند و با دیدن باغچهی من، احساس شادی می كنند؛ می ایستند و كمی با من سخن می گویند
درست مانند شما؛ این كار برای یك انسان نابینا ارزش زیادی دارد.»
📚
🌹