عکس شربت گل محمدی تازه..

شربت گل محمدی تازه..

۲۷ خرداد ۰۰
آدم‌هایی که در جمعی یک دفعه روی یک نفر زوم می‌کنند، شکارش می‌کنند و می‌گویند "فلانی، چاق شدی." دقیقاً دنبال چه هستند؟
آن‌ها با اعلام بلند این جملهٔ خبری می‌خواهند به چه برسند؟ توقع دارند چاق صیدشده، به خاک بیفتد و بگوید "بله سرورم همین‌طور است، مرا عفو کنید"؟
یا با گفتن این جمله سعی دارند به او درس زندگی بدهند؟
مثلاً فکر می‌کنند چاق صیدشده به‌محض تمام شدن جمله، گرمکن بر تن می‌دود توی جاده تندرستی و کلاغ‌پر سوار تاکسی می‌شود و سبزیجات آب‌پزش را در حین شنای سوئدی می‌خورد و دیگر موقع انجام امور بانکی توی شعبه هم طناب می‌زند و دیگر چک‌هایش را نمی‌خواباند بلکه به آن‌ها تمرین دراز نشست می‌دهد؟

جالب اینجاست که گوینده همیشه این جمله را با نفس حبس شده در سینه ادا می‌کند و سعی دارد تا دقایقی برجستگی شکمش را مخفی کند. یعنی فلانی، فقط تو چاقی، من خوبم. یاد بگیر.

جملهٔ "فلانی، چاق شدی" درست مثل این است که وسط مهمانی زل بزنی توی صورت کسی و بگویی "فلانی، زشت شدی." یا "فلانی، بو می‌دی."

پرسش اصلی این است که آیا این دوستان فکر می‌کنند طرف پیش از این به چاقی خود پی نبرده؟ خودش را توی آینه ندیده؟ دچار افسردگی پس از ملاقات با چربی‌های اضافه نشده؟ برای رهایی از چاقی برنامه نریخته؟ با خودش قرار "رژیم و ورزش از شنبه" نگذاشته؟ یا شاید هم این دوستان خود را در نقش کریستف کلمب و کاشف قاره‌ای گوشتی می‌بینند.

دست از سر دیگران برداریم. خبرهای ناامیدکننده‌ای که قطعاً خودشان قبلاً شنیده‌اند را به سمع و نظرشان نرسانیم. چشم‌هایمان را باز کنیم و خوبی‌ها را ببینیم.
"فلانی، زیبا شدی. خوش‌تیپ شدی. ژاکت قشنگی پوشیدی. چه عطر خوبی زدی. قشنگ حرف می‌زنی. بانمکی. خاطرات خنده‌داری تعریف می‌کنی. صدای قشنگی داری. مهربانی، صادقی، خوش‌سلیقه‌ای..."
توی جهان مملو از خبرهای روح‌خراش، گوینده اخبار امیدوارکننده باشیم...


سلام گلابتونا...یدنیا ممنون بابت همراهیا ومهربونیاتون..

این شربت رو هم به روش مربام درست کردم...با این تفاوت که مقدار ابشو بیشتر ریختم...رنگش فوقالعاده شده ..همینقدر صورتی ودلبر..بدون هیچ رنگ خوراکی..
ولی عطرش به زیبایی رنگش نشده بود...یکم گلاب ریختم توش..
...
نظرات