چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن؛ تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم نه؛ ولی
برای عدهای چه خوب شد؛ نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح , ظهر , نه غروب شد ؛ نیامدی...
پ ن : سلام. یه قیمه خیلی کوچک نذر ظهور برای بزرگترین آقا❤️
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری
...