عکس نان شیرمال نذری

نان شیرمال نذری

۶ روز پیش
نان شیرمال خیرات برای مادرم🕊

به نام خدا
خدایا سپاس
هر صبح که چشم می‌گشایم خورشید را بالای سرم میبینم و ابرها را که با شیطنت در نقطه‌های مختلفی از آسمان به این سو و آن‌سو می‌روند و نسیم را که همچنان می‌وزد و کوچه‌ها و خیابان‌ها و خانه‌ها را از عطر زندگی مست، می‌کند. هر وقت دلم می‌گیرد یاد تو آرامشی خاص به من می‌بخشد و احساس میکنم انسان از دریاها آبی‌تر و از کوه‌ها مقاوم‌تر و از زمین و کهکشان بزرگتر است.
احساس می‌کنم دست‌های مهربان تو بالای سرم است و حتی یک لحظه مرا فراموش نمی‌کنی.
هر وقت مشکلات و مصائب فراوان و سقف و اتاقم تیره، میشود نام تو و یاد تو آرامم می‌کند و با خود می‌گویم، اگرچه خیلی از آرزوهایم پرپر شده‌اند و خیلی دیگر از آنها دست نیافتنی به نظر می‌آید، اما هنوز خدای مهربان نگاهش را از من دریغ نکرده است هنوز باران فرو می‌بارد و شاخه‌های درختان پر از سیب و گلابی و انجیر است، هنوز رودها سرخوشانه جاری‌اند و می‌توان زمزمه دل‌انگیز پرندگان را از لانه‌هایشان شنید.
هر وقت شانه‌هایم زیر بار این همه درد و سختی و رنج خم می‌شوند یاد توست که قامتم را استوار نگه می‌دارد
در لحظه‌های غم و اندوه و فشار، از دست کلمات و اشیاء زمینی کاری بر نمی‌آید و فقط نور تو و کلام نورانی توست که می‌تواند به من امید دوباره‌ای بدهد.
خدایا سپاس که هنوز تورا در کنار خود می‌بینم و دستهای گرمت را بر شانه‌های یخ زده‌ام احساس می‌کنم. سپاس که گفتگو با تو و نشستن رو به روی جبروت و ملکوت و کلمات مهربان تو آرامم می‌کند و به زندگی در کنار عزیزانم امیدوار می‌کند.
ممنون پروردگارا!

به قلم‌ مادرم 🖤💔🕊
...