miiis_sara
miiis_sara

دستور پختی یافت نشد

خوراک مرغ پرتقالی
miiis_sara
۹

خوراک مرغ پرتقالی

۲ اردیبهشت ۹۸
ژله بستنی رنگین کمان
miiis_sara
۴

ژله بستنی رنگین کمان

۳۱ فروردین ۹۸
ژله بستنی رنگین کمان2
miiis_sara
۶

ژله بستنی رنگین کمان2

۳۱ فروردین ۹۸
هفت سین ۹۸
miiis_sara
۳

هفت سین ۹۸

۲ فروردین ۹۸
انشاالله سالی پر از خوشبختی و شادابی و سلامتی😍😘
...
مرغ اسپایسی
miiis_sara
۶

مرغ اسپایسی

۲۹ آبان ۹۷
💕💕سلام عزیزان اینم ناهار امروز ما😍
❤️❤️❤️

چرا هلند شادترین کودکان و نوجوانان جهان را دارد؟

_ مدارس هلند که تقریبا تمامی آنها دولتی هستند امتحانات اصلی را در حدود سن ۱۲ سالگی آغاز می‌کنند و سه سطح آموزشی در مدارس متوسط از نظر عملی و آکادمیک وجود دارد

_ آموزش‌های ویژه نیز از سن چهار سالگی به کودکان داده می‌شود که باعث شده نرخ حاملگی‌ها در نوجوانان در این کشور به نسبت دیگر کشورهای اروپایی کمترین باشد

_ امکان جهشی خواندن سال‌های تحصیلی یا تکرار یک سال تحصیلی در سال بعد وجود دارد همین باعث می‌شود استرس دانش آموزان در مورد سال‌های تحصیلی به حداقل برسد( یعنی شما میتونی جای 12 سال مثلا تو 8 سال درست رو تموم کنی یا کمتر. بستگی به هوشت داره)

_ پدر و مادرهای هلندی حمایت بیشتری نسبت به کنترل فرزندان خود دارند. همچنین تساوی گرایی در هلند رواج داشته و معلمان استبداد ندارند.

_ کودکان در این کشورها آزادند تا آنچه را که می‌خواهند انجام دهند و با ایده‌های خود مهارت‌های اجتماعی را بیاموزند.

_ اگر مدرسه‌ای قصد اخراج دانش آموزی را داشته باشد باید پیش از اخراج مدرسه‌ای مناسب او را یافته و او را به آنجامعرفی کند.
...
پلو لوبیا با مرغ اسپایسی
miiis_sara
۹
🔘 داستان کوتاه

روزی معلم کلاس پنجم به دانش آموزانش گفت: "من همه شما را دوست دارم" ولی او در واقع این احساس را نسبت به یکی از دانش آموزان که تیدی نام داشت، نداشت. لباسهای این دانش آموز همواره کثیف بودند، وضعیت درسی او ضعیف بود و گوشه گیر بود. این قضاوت او بر اساس عملکرد تیدی در طول سال تحصیلی بود.با بقیه بچه ها بازی نمیکرد و لباسهایش چرکین بودند. تیدی بقدری افسرده و درس نخوان بود که معلمش از تصحیح اوراق امتحانی اش و گذاشتن علامت در برگه اش با خودکار قرمز و یادداشت عبارت " نیاز به تلاش بیش تر دارد" احساس لذت میکرد. روزی مدیر آموزشگاه از این معلم درخواست کرد که پرونده تیدی را بررسی کند. معلم کلاس اول درباره اونوشته بود" تیدی کودک باهوشی است که تکالیفش را با دقت و بطور منظمی انجام میدهد". معلم کلاس دوم نوشته بود" تیدی دانش آموز دوست داشتنی در بین همکلاسیهای خودش است ولی بعلت بیماری سرطان مادرش خیلی ناراحت است". اما معلم کلاس سوم نوشته بود" مرگ مادر تیدی تاثیر زیادی بر او داشت. او تمام سعی خود را کرد ولی پدرش توجهی به او نکرد و اگر در این راستا کاری انجام ندهیم بزودی شرایط زندگی در منزل، بر او تاثیر منفی میگذارد". در حالیکه معلم کلاس چهارم نوشته بود" تیدی دانش آموزی گوشه گیرست که علاقه به درس خواندن ندارد و در کلاس دوستی ندارد و موقع تدریس میخوابد". اینجا بود که معلمش، خانم تامسون به مشکل دانش آموز پی برد و شرمنده شد. این احساس شرمندگی موقعی بیش تر شد که دانش آموزان برای جشن تولد معلمشان هرکدام هدیه ای با ارزش در بسته بندی بسیار زیبا تقدیم معلمشام کردند و هدیه تیدی در یک پلاستیک مچاله شده بود. خانم تامسون با ناراحتی هدیه تیدی را باز کرد. در این موقع صدای خنده تمسخر آمیز شاگردان کلاس را فرا گرفت. هدیه او گردنبندی بود که جای خالی چند نگین افتاده آن به چشم میخورد و شیشه عطری که سه ربع آن خالی بود. اما هنگامی که خانم تامسون آن گردنبند را به گردن آویخت و مقداری از آن عطر را به لباس خود زد و با گرمی و محبت از تیدی تشکر کرد. صدای خنده دانش آموزان قطع شد. در آن روز تیدی بعد از مدرسه به خانه نرفت و منتظر معلمش ماند و با دیدنش به او گفت: " امروز شما بوی مادرم را میدهی". در این هنگام اشک خانم تامسون از دیدگانش جاری شد زیرا تیدی شیشه عطری را به او هدیه داده بود که مادرش استفاده میکرد و بوی مادرش را در معلمش استشمام میکرد. از آن روز به بعد خانم تامسون توجه خاص و ویژه ای به تیدی میکرد و کم کم استعداد و نبوغ آن پسرک یتیم دوباره شکوفا شد و در پایان سال تحصیلی شاگرد ممتاز کلاسش شد. پس از آن تامسون دست نوشته ای را مقابل درب منزلش پیدا کرد که در آن نوشته شده بود" شما بهترین معلمی هستی که من تا الان داشته ام". خانم معلم در جواب او نوشت که تو خوب بودن را به من آموختی. بعد از چند سال خانم تامسون از دریافت دعوت نامه ای که از او برای حضور در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان رشته پزشکی دعوت کرده بودند و در پایان آن با عنوان " پسرت تیدی" امضاء شده بود، شگفت زده شد! او در آن جشن در حالیکه آن گردنبند را به گردن داشت و بوی آن عطر از بدنش به مشام میرسید، حاضر شد. آیا میدانید تیدی که بود؟
تیدی استوارد مشهورترین پزشک جهان و مالک مرکز استوارد برای درمان کودکان مبتلا به سرطان است.
...
پیتزا
miiis_sara
۵

پیتزا

۸ مهر ۹۷
شام امشب🤗
وقتی حس اشپزی نیس😔😒



رازهای خونه داری:😃



وقتی دارید یخ بر میدارید،
اگه یه تکه یخ افتاد،

با پا بزنین بره زیر یخچال!!!
خودش آب میشه.


🔺نکات دیگر خونه داری :

اگه رو فرش یه پارچ آب ریختین... در کمال خونسردی یه بالش بزارین روش تا خودش خشک شه😀

نمک ریختین؟
دیگه خودتون میدونین که! با دست بزنین پخش وپلا شه😀

فلفل ریختین؟
اینجا چون بو میده باید ترکیبی عمل کنید ، اول بزنید پخش و پلا بشه بعد دو لیوان آب بریزین روش ، بعد بالش بزارین


تا نکات خونه داری دیگه خدانگهدار😄
...
کیک گاتوشا
miiis_sara
۸

کیک گاتوشا

۶ مهر ۹۷
اینم از کیک گاتوشا ک برش دادم و روشو تزیین کردم😋
...
دانمارکی خودم پز
miiis_sara
۱۱
🔻قرار بود با سواد شویم❗️

🔸یک عمر صبح زود بیدار شدیم و لباس فرم پوشیدیم. صبحانه خورده و نخورده، خواب و بیدار، خوشحال و ناراحت، با ذوق یا به زور، راه افتادیم به سمت مدرسه. قرار بود با سواد شویم!

🔹روی نیمکت نشستیم، صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که میگفتند سیاه است را شنیدیم، با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که میخورد مثل پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم. قرار بود با سواد شویم!

🔸بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم،‌ به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم. گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم. قرار بود با سواد شویم!

🔹از شعر، از گذشته های دور، از مناطق حاصل خیز، از جامعه، از فیثاغورث، از قانون جاذبه، از جدول مندلیف گفتند، تا ما همه چیز را یاد بگیریم. استرس و نگرانی، شب بیداری و تارک دنیا شدن. کنکور شوخی نداشت، باید دانشجو می شدیم. قرار بود با سواد شویم!

🔸دانشگاه، جزوه، کتاب، امتحان و نمره. تمام شد. تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم...

🔺فقط می خواهم چند سوال بپرسم!
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ما چقدر سواد دوست داشتن داریم؟
ما چقدر سواد انسانیت داریم؟
ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم!
...
جشن دندونی
miiis_sara
۳

جشن دندونی

۶ مهر ۹۷
سلام🙋🏼‍♀️🙋🏼‍♀️🙋🏼‍♀️
چند وقت پیش جشن دندونی دختر دوست عزیزم بود👧🏻
اینم از تدارکاتش ک حسابی زحمت کشیده بود😘
...