اینم عکس کامل از رنگینک مجلسی.یه چیز جالب درباره ی هواس پرتی هام میخواستم بگم روز سوم ماه رمضان امسال روزه بودم بعد مامانم حلوا درست کرده بود منم حواسم نبود و یه قاشق پر حلوا خوردم قاشق دوم رو که میخواستم بخورم مامانم داد زد فاطیماااا نخور منم گفتم :چرا نخورم؟و قاشق دوم رو هم خوردم مامانم گفت بابا روزه ای و منم مات و مبهوت مونده بودم خلاصه دوباره عصر همون روز داشتم شکلات درست میکردم بعد فندق ها رو که داخل شکلات ها میزاشتم یه فندق رو خوردم چند دقیقه بعد که با مامانم صحبت میکردم مامانم به شوخی گفت:بنظرم حواست نبوده دوباره چیزی خوردی و من یکم فکر کردم و گفتم وااااااااااااای آره یه فندق خوردمممم.خلاصه فکر کنم دیگه نیازی به افطاری نداشتم چون هر چیزی میخواستم خورده بودم خخخخخخخخخخخ.