یه روز توی عید ساعت دو و نیم بعد از ظهر تصمیم گرفتم که شب مهمونی بدم. با یه وروجک شیطون خیلی سخت بود. سریع گردو آسیاب کردم و اول فسنجون رو بار گذاشتم بعد رفتم سراغ قیمه و ژله. سالاد رو هم خواهر بزرگم که اومد دادم درست کرد. وقتی جمع خودمونی باشه خوبیش اینه که آدم راحته و کمتر اذیت میشه. راستی روی برنج رو هم خواهرزاده کوچولوم تزئین کرده. چون عاشق پلو زعفرونیه گفت من میخوام بریزم روی برنج. ناقلا نصفش رو برای خودش نگه داشت 😀 عکس آخر هم میز پذیرایی و هفت سین عیده. #خورشت_فسنجان#خورش_فسنجان#فسنجان#ملس#کوفته_قلقلی#قیمه#خورشت_قیمه#خورش_قیمه#خورشت_قیمه_کدو#قیمه_کدو#ژله#مهمانی#پاگشا