بماند که چطوری بعد در آوردن از قالب وگذاشتن تو یخچال همشون آب شدن وبه مرحله شُریدن رسیدن 🙄ومنم جمعش کردم وریختم تو دسر ..

یعنی دریغ از خوردن یکیشون به اسم تافی...
فقط تونستم یه عکس بگیرم..موقع گرفتن عکسم داشتم به این فکر میکردم تنهایی بخوریم😌..با چایی بخوریم.😌.با شیر بخوریم😌..یکمیشو تو فریزر نگهدارم 😌
هیچی با همین ظرف گذاشتم تو یخچال برم خرابکاریای پشت دوربینو درست کنم وبیام سراغشون..در یخچالو که باز کردم با جویی از تافی کره ای روی سینی مواجه شدم،😵🤒🤒 که یکم دیر میرسیدم باید قفسه یخچالم درمیاوردم برا شستشو..🤕
با قاشق ونوک کارد جمع وجورش کردم وبعدش یه دسر شیرعسلی با دستور یاسمن جان درست کردم واونقدر خسته شدم که دسر خوشمزه بمرحله عکاسی نرسید ..
نیاین بگین نوشجان..البته بگینم مشکلی نیست..بچه ها از دسره خیلی استقبال کردن وبخودم قاشقی رسید...
ممنونم یاسمن جان..ممنون خانمای گل پاپیونی...


تو فریزر ...تو قالب....موقع عکاسی..اصلا بهشون نمیخورد آینده ای اینچنینی در انتظارشون باشه...🥴