#قرار_معنوی_شهید_مصطفی_چمران🌷شـهـــادتــــ🌷
سخنش تمام شد ، با همه رزمندگان خداحافظی و دیده بوسی و به همه سنگرها سرکشی کرد و در خط مقدم ، در نزدیک ترین نقطه به دشمن ، پشت خاکریزی ایستاد و به رزمندگان تاکید کرد که از این نقطه که او هست ، دیگر کسی جلوتر نرود ، چون دشمن به خوبی با چشم غیر مسلح دیده می شد و مطمئنا دشمن هم آنها را دیده بود .
آتش خمپاره که از اولین ساعات بامداد شروع شده بود و علاوه بر رستمی قربانی های دیگری نیز گرفته بود ، باریدن گرفت و مصطفی چمران دستور داد رزمندگان به سرعت از کنارش متفرق شوند و از هم فاصله بگیرند .
یارانش از او فاصله گرفتند و هر یک در گودالی مات و مبهوت در انتظار حادثه ای جانکاه بودند که خمپاره ها در اطراف او به زمین خورد و با اصابت یکی از خمپاره های صدامیان ، یکی از نمونه های کامل انسانی که مایه مباهات خداوند است ، یکی از شاگردان متواضع علی (ع) و حسین (ع) ، یکی از عارفان سالک راه حق و حقیقت و یکی از ارزشمند ترین انسان های علی گونه و یکی از یاران با وفای امام خمینی (ره) از دیار ما رخت بر بست و به ملکوت اعلی پیوست .
ترکش خمپاره دشمن به پشت سر چمران اصابت کرد و ترکش های دیگر صورت و سینه دو یارش را که در کنارش ایستاده بودند ، شکافت و فریاد و شیون رزمندگان و دوستان و برادران باوفایش به آسمان برخاست .
در بیمارستان سوسنگرد که بعداََ به نام شهید چمران نامیده شد ، کمک های اولیه انجام شد و آمبولانس به طرف اهواز شتافت ، ولی افسوس که فقط جسم بی جانش به اهواز رسید و روح او سبکبال و با کفنی خونین که لباس رزم او بود ، به دیار ملکوتیان و به نزد خدای خویش پرواز کرد و ندای پروردگار را لبیک گفت که : 《 ارجعی الی ربک راضیه مرضیه 》
از شهادت انسان ساز سردار پرافتخار اسلام ، این فرزند هجرت و جهاد و شهادت و اسوه حرکت و مقاومت ، نه تنها مردم اهواز و خوزستان بلکه امت مسلمان ایران و شیعیان محروم لبنان به پا خاستند و حتی ملل مستضعف و زاده دنیا غرق در حسرت و ماتم گردیدند .
بلی ، این چنین زندگی سراسر تلاش و مبارزه خالصانه و عارفانه در راه خدای او آغاز گشت و این چنین در کربلای خوزستان در جهاد و نبرد رویاروی علیه باطل ، حسین گونه به خاک شهادت افتاد و به ملکوت اعلی عروج کرد و به آرزوی دیرین خود که قربانی شدن عاشقانه در راه خدا بود ، نایل گشت . خدایش رحمت کند و او را با حسین (ع) و شهدای کربلا محشور گرداند .
...