عکس شله زرد نذری
مریم خانوم
۱۹۱
۱.۵k

شله زرد نذری

۲۱ شهریور ۰۰

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ
شله زرد نذری باب الحوائج الی الله حضرت رقیه بنت الحسین علیها سلام ...
كیا حاجت دارن؟
یا حضرت رقیه (س)
♥•٠·
مرحوم حاج میرزاعلی محدث زاده فرزند مرحوم محدث بزرگوار حاج شیخ عباس قمی (مولف مفاتیح) یکی از وعاظ و خطبای مشهور تهران می فرمودند:

سالی به بیماری وناراحتی حنجره و گرفتگی صدا مبتلا شدم. به طبیب متخصص وبا تجربه ای مراجعه کردم. ان پزشک متخصص پس از انجام معاینه های مختلف نتیجه را این چنین گزارش داد که بیماری شدیدی پیدا کرده ام و تارهای صوتی من از کار افتاده است.

ان پزشک به من می گفت که این مرضِ هیچ درمانی ندارد. دکتر دستور استراحت کامل به من داد و سفارش اکید کرد که تا چند ماه حتی کلمه ای هم سخن نگویم و حرف نزنم تا شاید از این طریق کمی سلامتی خود را به دست آورم.

انجام دستور پزشک بسیار دشوار بود خصوصا اینکه دیگر نمی توانستم روضه بخوانم یا با خانوده ام صحبت کنم.

امیدم از همه جا قطع شده بود نهایتا به این نتیجه رسیدم که چاره ای جز توسل به حضرت امام حسین ع ندارم.

در دعا به اباعبدالله الحسین عرض کردم: آقا جان صبر در برابر این بیماری برای من بسیار سخت است. خودتان میدانید که من اهل منبر هستم و مردم توقع دارند برای آنها روضه بخوانم. من یک عمر نوکری شما را کردم حالا چه شده که مرا از این پست شریف کنار زدید؟

در حال توسل به خواب رفتم و در عالم رویا خودم را میان اتاق بزرگی دیدم که نیمی از آن تاریک بود و نیمی از آن روشن بود. در آن قسمت از اتاق که روشن بود حضرت امام حسین علیه السلام نشسته بود. با دیدن جمال نورانی و زیبای آقا بسیار خوشحال شدم و همان توسلات و دردودل هایی را که در بیداری داشتم بازگو کردم. در محضر حضرت سیدالشهدا علیه السلام بسیار گریه و تضرع نمودم و گفتم آقا جان نمیدانم با این حنجره چه باید کنم؟

پس از آن امام حسین علیه السلام اشاره ای به من نمودند و فرمودند: به این آقا سید که دَم در نشسته است بگو چند جمله مصیبت دخترم رقیه را بخواند و شما کمی اشک بریزید ان شاالله تعالی خوب خواهید شد.

به درب اتاق نگاه کردم که دیدم شوهر خواهرم (حاج آقا مصطفی طباطبایی یکی از خطبای ائمه جماعت تهران) آنجا نشسته است. امر آقا اباعبدالله را به ایشان رساندم. او میخواست از خواندن ذکر مصیبت خودداری کند ولی خود امام حسین علیه السلام به ایشان فرمودند: مصیبت دخترم رقیه را بخوان.

حاج آقا مصطفی مشغول ذکر مصیبت شد و من گریه کردم و اشک میریختم.صدای گریه کردنم به قدری بلند شدکه بچه هایم متوجه حال من شدند و مرا از خواب بیدار کردند. خیلی ناراحت شدم که چرا فرزندانم مرا از آن حال پر فیض محروم کردند. به بچه هایم گفتم: چرامن را از خواب بیدار کردید. در این لحظه متوجه شدم که قادر به حرف زدنم�
خانم جان😭 تو که با دستان کوچکت گره های کور را باز میکنی دعا کن گره کور ظهور باز بشه دعا کن خیلیها این روزها گرفتارن عنایتی کن وگره از مشکلشون حل کن🙏🙏 دختر اگر پیش پدر ناز کنه پدر خوب خریداره واسطه شو تا
پدر بزرگوارت نگاهی به دل بی قراره همه کسایی که التماس دعا دارن بندازه خانم جان دعا کن این ویروس ریشه کن بشه و راه کربلا باز بشه کربلا نصیب همه اونایی که دلشون کربلاست
شهادت بی بی سه ساله خانم رقیه(س) تسلیت💔😢
الهی بحق ناز دانه ابا عبدالله حاجت روا باشید دوستان عزیز 🙏🙏 شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی(ع) هم پیشاپیش تسلیت میگم خدایا بحق مظلومیت عزیز دل زهرا(س) و
بحق رقیه خاتون سلام الله علیها💔🙏
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💚💚
34 روز از چله زیارت عاشورا
21 شهریور_5صفر 1400
خیلی ممنونم از همراهیتون 💝
🌷اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷
رقیه جان ! بال های سوخته را طاقت سنگ نیست. لب های تشنه ات را خاک پاشیدند و چشمان به اشک نشسته اترا آشنای تازیانه ها کردند.

فریاد جگرخراشت را در خشت خشت خرابه های شام مویه می کنم و وسعت رنجت را با کوه ها در میان می گذارم.
غبار اندوهت را هیچ بارانی نمی تواند شست.😢💔
...